گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
دانشنامه قران و حدیث
جلد يازدهم
د - از بین بردن ایمان



ه - نفاق دل

د از بین بردن ایمانپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هیچ چیزی مانند بخل، ایمان را از بین نمی برد.

امام باقر علیه السلام :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود : «هیچ چیز مانند بخل ، اسلام را از بین نمی برد» . سپس افزود : «این بخل را حرکتی همچون حرکت مورچه و رشته هایی همانند رشته های دام صیّادی است» .

امام صادق علیه السلام :من برای دین مسلمان ، چیزی زیانبارتر از بخل ندیده ام.

ه نفاق دلقرآن«و از آنان ، کسانی اند که با خدا عهد کرده اند که : «اگر [ خداوند ] از کَرَم خویش به ما عطا کند ، قطعا صدقه خواهیم داد و از شایستگان خواهیم شد». پس چون از فضل خویش به آنان بخشید ، بدان بخل ورزیدند و به حال اِعراض ، روی بر تافتند».

حدیثامام باقر علیه السلام در باره این سخن خداوند متعال : «و از آنان ، کسانی اند که با خدا عهد کرده اند» تا : «با خدا ، خُلفِ وعده کردند ، از آن رو که دروغ می گفتند» :مراد ، ثَعلَبه بن حاطِب بن عمرو بن عوف است که فردی نیازمند بود و با خدا ، چنین عهدی کرد ؛ ولی چون خداوند به او مال عطا فرمود ، از دِهِش آن ، بخل ورزید.

.


ص: 402

مجمع البیان فِی الآیَهِ السّابِقَهِ أیضا :قیلَ نَزَلَت فی ثَعلَبَهَ بنِ حاطِبٍ وکانَ مِنَ الأَنصارِ ، فَقالَ لِلنَّبِیِّ صلی الله علیه و آله : اُدعُ اللّهَ أن یَرزُقَنی مالاً ، فَقالَ : یا ثَعلَبَهُ قَلیلٌ تُؤَدّی شُکرَهُ خَیرٌ مِن کَثیرٍ لا تُطیقُهُ ، أما لَکَ فی رَسولِ اللّهِ اُسوَهٌ حَسَنَهٌ ، وَالَّذی نَفسی بِیَدِهِ لَو أرَدتُ أن تَسیرَ الجِبالُ مَعی ذَهَبا وفِضَّهً لَسارَت . ثُمَّ أتاهُ بَعدَ ذلِکَ فَقالَ : یا رَسولَ اللّهِ ، ادعُ اللّهَ أن یَرزُقَنی مالاً ، وَالَّذی بَعَثَکَ بِالحَقِّ لَئِن رَزَقَنِیَ اللّهُ مالاً لَاُعطِیَنَّ کُلَّ ذی حَقٍّ حَقَّهُ . فَقالَ صلی الله علیه و آله : اللّهُمَّ ارزُق ثَعلَبَهَ مالاً ، قالَ : فَاتَّخَذَ غَنَما فَنَمَت کَما یَنمُو الدّودُ ، فَضاقَت عَلَیهِ المَدینَهُ فَتَنَحّی عَنها فَنَزَلَ وادِیا مِن أودِیَتِها ، ثُمَّ کَثُرَت نُمُوّا حَتّی تَباعَدَ عَنِ المَدینَهِ ، فَاشتَغَلَ بِذلِکَ عَنِ الجُمُعَهِ وَالجَماعَهِ ، وبَعَثَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله إلَیهِ المُصَدِّقَ لِیَأخُذَ الصَّدَقَهَ فَأَبی وبَخِلَ ، وقالَ : ما هذِهِ إلّا اُختُ الجِزیَهِ . فَقالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله : یا وَیحَ (1) ثَعلَبَهَ ، یا وَیحَ ثَعلَبَهَ ، وأنزَلَ اللّهُ الآیاتِ ، عَن أبی اُمامَهَ الباهِلِیِّ ورُوِیَ ذلِکَ مَرفوعا . وقیلَ : إنَّ ثَعلَبَهَ أتی مَجلِسا مِنَ الأَنصارِ فَأَشهَدَهُم ، فَقالَ : لَئِن آتانِیَ اللّهُ مِن فَضلِهِ تَصَدَّقتُ مِنهُ وآتَیتُ کُلَّ ذی حَقٍّ حَقَّهُ ، ووَصَلتُ مِنهُ القَرابَهَ ، فَابتَلاهُ اللّهُ فَماتَ ابنُ عَمٍّ لَهُ فَوَرِثَهُ مالاً ولَم یَفِ بِما قالَ فَنَزَلَت عَنِ ابنِ عَبّاسٍ وسَعیدِ بنِ جُبَیرٍ وقَتادَهَ . وقیلَ : نَزَلَت فی ثَعلَبَهَ بنِ حاطِبٍ ومُعَتِّبِ بنِ قُشَیرٍ وهُما مِن بَنی عَمرِو بنِ عَوفٍ ، قالا : لَئِن رَزَقَنَا اللّهُ مالاً لَنَصَّدَّقَنَّ ، فَلَمّا رَزَقَهُمَا اللّهُ المالَ بَخِلا بِهِ ، عَنِ الحَسَنِ ومُجاهِدٍ . وقیلَ : نَزَلَت فی رِجالٍ مِنَ المُنافِقینَ : نَبتَلِ بنِ الحارِثِ وجَدِّ بنِ قَیسٍ وثَعلَبَهَ بنِ حاطِبٍ ومُعَتِّبِ بنِ قُشَیرٍ ، عَنِ الضَّحّاکِ . وقیلَ : نَزَلَت فی حاطِبِ بنِ أبی بَلتَعَهَ ، کانَ لَهُ مالٌ بِالشّامِ فَأَبطَأَ عَلَیهِ وجَهَدَ لِذلِکَ جَهدا شَدیدا فَحَلَفَ لَئِن آتاهُ اللّهُ ذلِکَ المالَ لَیَصَّدَّقَنَّ ، فَآتاهُ اللّهُ تَعالی ذلِکَ فَلَم یَفعَل ، عَنِ الکَلبِیِّ . (2)

راجع : ص 368 (البخل و الشحّ / الفصل الثالث : مبادئ البخل / الکفر والنفاق) .

.

1- .وَیحٌ : کلمه رحمه ، وویل کلمه عذاب (الصحاح : ج 1 ص 417 «ویح») .
2- .مجمع البیان : ج 5 ص 81 ، بحار الأنوار : ج 22 ص 40 ؛ تفسیر الطبری : ج 6 الجزء 10 ص 189 ، تفسیر ابن کثیر : ج 4 ص 124 کلاهما نحوه .

ص: 403

مجمع البیان در باره همین آیه :گفته شده که این آیه ، در باره ثَعلَبه بن حاطِب ، نازل شد. او مردی از انصار بود و به پیامبر صلی الله علیه و آله گفت : دعا کن که خداوند به من ، ثروتی روزی کند. پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: «ای ثَعلَبه ! مال اندکی که شکرش را بگزاری ، بهتر از مال بسیاری است که شکر آن نتوانی . آیا در پیامبر خدا ، برای تو سرمشق نیکویی نیست؟ سوگند به آن که جانم در دست اوست ، اگر بخواهم که کوه ها برایم طلا و نقره شوند، می شوند !» . ثعلبه ، دوباره نزد پیامبر صلی الله علیه و آله آمد و گفت : ای پیامبر خدا ! دعا کن که خداوند به من ، ثروتی روزی کند. سوگند به آن که تو را به حق بر انگیخت ، اگر خداوند ، ثروتی روزی ام کند ، حقّ هر حقداری را می دهم ! پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: «بار خدایا ! به ثَعلَبه ، مالی روزی فرما» . ثعلبه ، گوسفندی چند خرید و آن گوسفندها ، مانند کِرم ، رشد کردند و افزون شدند ، چندان که دیگر مدینه ، گنجایش آنها را نداشت. پس به بیرون مدینه رفت و در یکی از درّه های مدینه ، استقرار یافت. گوسفندانش ، همچنان افزایش یافتند تا این که از مدینه ، باز هم دورتر شد و از شرکت در نماز جمعه و جماعت ، باز ماند. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله ، مأمور جمع آوری زکات را نزد او فرستاد تا زکاتش را بگیرد ؛ امّا ثعلبه ، زکاتش را نداد و بخل ورزید و گفت: این ، چیزی شبیه همان جزیه است ! پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «بیچاره ، ثَعلَبه ! بیچاره ، ثَعلَبه !» ، و خداوند ، این آیات را فرو فرستاد. این قول از ابو اُمامه باهِلی، روایت شده است که سند آن را به پیامبر صلی الله علیه و آله رسانده است . بنا به قولی ، ثَعلَبه به میان انجمنی از انصار آمد و آنان را گواه گرفته ، گفت: اگر خداوند ، از فضل خویش به من بدهد ، از آن صدقه می دهم و حقّ هر حقداری را می پردازم و به خویشاوندان ، کمک می نمایم. پس خداوند ، او را آزمود . پسر عموی او در گذشت و ثعلبه ، وارث اموال او گردید ؛ لیکن به آنچه گفت ، وفا نکرد . پس این آیات ، فرود آمد. این قول از ابن عبّاس و سعید بن جُبَیر و قَتاده است. بنا به قولی، این آیات در باره ثَعلَبه بن حاطِب و مُعَتِّب بن قُشَیر که هر دو از بنی عمرو بن عوف بودند ، فرود آمد. آن دو گفتند: اگر خداوند به ما مالی روزی کند ، صدقه (زکات) خواهیم داد ؛ ولی چون خداوند ، به آن دو ، مال [و ثروت ]روزی فرمود ، بخل ورزیدند . این قول ، از حسن و مجاهد است. بنا به قولی ، این آیات در باره نَبتَل بن حارث و جدّ بن قیس و ثَعلَبه بن حاطِب و مُعَتِّب بن قُشَیر که از منافقان بودند ، فرود آمد. این قول ، از ضحّاک است . و به قولی، در باره حاطِب بن ابی بَلتَعه نازل شد که مال التجاره ای در شام داشت و رسیدن آن به درازا کشید و حاطِب ، برای آن ، کوشش بسیار نمود و سوگند خورد که اگر خداوند ، آن مال را به او برگردانَد ، صدقه (زکات) خواهد داد . خداوند متعال ، آن مال التجاره را به او باز گرداند ؛ لیکن حاطِب به سوگند خویش ، عمل نکرد. این قول ، از کَلْبی است .

ر . ک : ص 369 (بخل و تنگ نظری / فصل سوم : ریشه های بخل / کفر و نفاق) .

.


ص: 404

و سَخَطُ اللّهِ عز و جلرسول اللّه صلی الله علیه و آله :ثَلاثَهٌ یُبغِضُهُمُ اللّهُ ... یُبغِضُ الشَّیخَ الزّانِیَ وَالبَخیلَ المُتَکَبِّرَ ... . (1)

عنه صلی الله علیه و آله :ثَلاثَهٌ یُبغِضُهُمُ اللّهُ تَعالی : البَخیلُ وَالمَنّانُ (2) ، وَالفاجِرُ . أو قالَ : التّاجِرُ الحَلّافُ ، وَالفَقیرُ المُختالُ (3) . (4)

عنه صلی الله علیه و آله :خُلُقانِ یُبغِضُهُمَا اللّهُ عَزَّ وجَلَّ : سوءُ الخُلُقِ وَالبُخلُ . (5)

عنه صلی الله علیه و آله :ما شَیءٌ أبغَضُ إلَی اللّهِ عَزَّ وجَلَّ مِنَ البُخلِ وسوءِ الخُلُقِ . (6)

عنه صلی الله علیه و آله :خُلُقانِ یُحِبُّهُمَا اللّهُ ، وخُلُقانِ یُبغِضُهُمَا اللّهُ ، فَأَمَّا اللَّذانِ یُحِبُّهُمَا اللّهُ فَالسَّخاءُ وَالسَّماحَهُ ، وأمَّا اللَّذانِ یُبغِضُهُمَا اللّهُ فَسوءُ الخُلُقِ وَالبُخلُ ؛ وإذا أرادَ اللّهُ بِعَبدٍ خَیرا استَعمَلَهُ عَلی قَضاءِ حَوائِجِ النّاسِ . (7)

.

1- .صحیح ابن حبّان : ج 8 ص 138 ح 3350 عن أبی ذرّ ، إحیاء العلوم : ج 3 ص 372 نحوه وفیه «المنان» بدل «المتکبر» .
2- .المَنّانُ : الذی لا یُعطی شیئا إلّا مَنّه واعتدّ به علی من أعطاه (النهایه : ج 4 ص 366 «منن») .
3- .هکذا فی المصدر ، ولعلّ الصّواب : «البخیلُ المنّان ، والتّاجر الحلّاف ، والفقیر المختال» .
4- .البخلاء : ص 44 عن أبی ذرّ .
5- .الفردوس : ج 2 ص 199 ح 2989 عن عبد اللّه بن عمرو ، کنز العمّال : ج 3 ص 453 ح 7409 .
6- .مکارم الأخلاق : ج 1 ص 51 ح 19 عن ابن عبّاس ، بحار الأنوار : ج 16 ص 231 .
7- .شعب الإیمان : ج 6 ص 117 ح 7659 و ج 7 ص 426 ح 10839 ، إحیاء العلوم : ج 3 ص 358 359 کلّها عن عبد اللّه بن عمرو ، کنز العمّال : ج 6 ص 351 ح 16014 ؛ تنبیه الخواطر : ج 1 ص 170 ولیس فیه ذیله من «وإذا ...» .

ص: 405



و - خشم خدا

و خشم خداپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :خداوند ، سه کس را دشمن می دارد : ... پیرمرد زِناکار و بخیل متکبّر و ... .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :سه کس اند که خداوند متعال ، از آنان نفرت دارد: بخیل و منّت گذار و فاجر (یا فرمود :) بازرگانِ سوگندخوار، و تهی دستِ گردن فراز . (1)

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :دو خوی اند که خداوند عز و جل ، آنها را دشمن می دارد: بداخلاقی و بخل .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هیچ چیزی نزد خداوند عز و جل ، منفورتر از بخل و بداخلاقی نیست.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :دو خوی اند که خداوند ، آنها را دوست دارد، و دو خوی اند که خداوند ، آنها را دشمن می دارد . امّا آن دو خویی که خداوند ، دوستشان دارد: بخشندگی و گذشت است ؛ و آن دو خویی که خداوند ، آنها را دشمن می دارد: بداخلاقی و بخل است. هر گاه خداوند ، برای بنده ای خیری را بخواهد ، او را به رفع نیازهای مردم می گمارد.

.

1- .. در مأخذ ، همین گونه آمده، لیکن شاید درست آن ، چنین باشد: «بخیلِ منّت گذار، بازرگان سوگندخوار، و درویش گردن فراز».

ص: 406

الإمام علیّ علیه السلام :مَن بَخِلَ عَلَی المُحتاجِ بِما لَدَیهِ ، کَثُرَ سَخَطُ اللّهِ عَلَیهِ . (1)

عنه علیه السلام :مَا اجتُلِبَ سَخَطُ اللّهِ بِمِثلِ البُخلِ . (2)

ز التَّباعُدُ عَنِ اللّهِ عز و جلرسول اللّه صلی الله علیه و آله :البُخلُ وعُبوسُ الوَجهِ یَکسِبانِ البَغاضَهَ ، ویُباعِدانِ مِنَ اللّهِ ویُدخِلانِ النّارَ . (3)

عنه صلی الله علیه و آله :السَّخِیُّ قَریبٌ مِنَ اللّهِ ، قَریبٌ مِنَ الجَنَّهِ ، قَریبٌ مِنَ النّاسِ ، بَعیدٌ مِنَ النّارِ ، وَالبَخیلُ بَعیدٌ مِنَ اللّهِ ، بَعیدٌ مِنَ الجَنَّهِ ، بَعیدٌ مِنَ النّاسِ ، قَریبٌ مِنَ النّارِ . (4)

ح الحِرمانُ مِن مَحَبَّهِ اللّهِ عز و جل ووِلایَتِهِالکتاب«إِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ مَن کَانَ مُخْتَالًا فَخُورًا * الَّذِینَ یَبْخَلُونَ وَیَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبُخْلِ وَیَکْتُمُونَ مَا ءَاتَاهُمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ وَأَعْتَدْنَا لِلْکَافِرِینَ عَذَابًا مُّهِینًا» . (5)

.

1- .غرر الحکم : ج 5 ص 446 ح 9109 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 465 ح 8485 .
2- .غرر الحکم : ج 6 ص 74 ح 9575 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 476 ح 8713 .
3- .مستدرک الوسائل : ج 7 ص 27 ح 7554 نقلاً عن أبی القاسم الکوفی فی کتاب الأخلاق ، الکافی : ج 2 ص103 ح 5 عن فضیل عن الإمام الباقر أو الإمام الصادق علیهماالسلام ولیس فیه «یکسبان البغاضه» .
4- .سنن الترمذی : ج 4 ص 342 ح 1961 عن أبی هریره ، المعجم الأوسط : ج 3 ص 27 ح 2363 عن عائشه ، شعب الإیمان : ج 7 ص 428 ح 10848 عن جابر بن عبد اللّه ، البخلاء : ص 47 عن أبی هریره ، کنز العمّال : ج6 ص 338 ح 15928 ؛ عیون أخبار الرضا علیه السلام : ج 2 ص 12 ح 27 ، جامع الأخبار : ص 308 ح 845 کلاهما عن الحسن بن علیّ الوشاء عن الإمام الرضا علیه السلام ، مشکاه الأنوار : ص 409 ح 1366 ، تنبیه الخواطر : ج 1 ص 171 ، بحار الأنوار : ج 71 ص 355 ح 17 .
5- .النساء : 36 و 37 .

ص: 407



ز - دور شدن از خدا

ح - محرومیت از دوستی و ولایت خدا

امام علی علیه السلام :هر کس آنچه را دارد ، از نیازمند دریغ دارد ، ناخشنودی و خشم خدا بر او بسیار می شود.

امام علی علیه السلام :هیچ چیزی مانند بخل ، ناخشنودی خدا را به بار نمی آورد.

ز دور شدن از خداپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :بخل و ترش رویی، منفوری و دشمنی به بار می آورند و باعث دوری از خداوند و وارد شدن به آتش [ دوزخ ] می شوند.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :انسان بخشنده، به خداوند و بهشت و مردم ، نزدیک است و از آتش [ دوزخ ] ، دور است ؛ و انسان بخیل ، از خدا و بهشت و مردم ، دور است و به آتش [ دوزخ ] ، نزدیک است.

ح محرومیت از دوستی و ولایت خداقرآن«خداوند ، کسی را که متکبّر و فخرفروش است ، دوست نمی دارد ؛ همان کسانی که بخل می ورزند و مردم را به بخل ، دعوت می کنند و آنچه را خداوند از فضل خویش ، بدانها ارزانی داشته است ، پوشیده می دارند ؛ و برای کافران ، عذابی خوار کننده ، آماده کرده ایم».

.


ص: 408

الحدیثالإمام علیّ علیه السلام :إذا لَم یَکُن للّهِِ فی عَبدٍ حاجَهٌ ابتَلاهُ بِالبُخلِ . (1)

المعجم الأوسط عن أنس :قالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله : وَیلٌ لِلأَغنِیاءِ مِنَ الفُقَراءِ یَومَ القِیامَهِ ، یَقولونَ : رَبَّنا ظَلَمونا حُقوقَنَا الَّتی فَرَضتَ لَنا عَلَیهِم . فَیَقولُ اللّهُ عَزَّ وجَلَّ : وعِزَّتی وجَلالی لَاُدنِیَنَّکُم ولَاُباعِدَنَّهُم . ثُمَّ تَلا رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله : «وَ الَّذِینَ فِی أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ مَّعْلُومٌ * لِّلسَّائِلِ وَ الْمَحْرُومِ» (2) . (3)

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :یَقولُ اللّهُ تَعالی : ... أیُّما عَبدٍ خَلَقتُهُ فَهَدَیتُهُ إلَی الإِیمانِ ، وحَسَّنتُ خُلُقَهُ ، ولَم أبتَلِهِ بِالبُخلِ ، فَإِنّی اُریدُ بِهِ خَیرا . (4)

ط الهَلاکَهُالکتاب«وَ أَمَّا مَن بَخِلَ وَ اسْتَغْنَی * وَ کَذَّبَ بِالْحُسْنَی * فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْعُسْرَی * وَ مَا یُغْنِی عَنْهُ مَالُهُ إِذَا تَرَدَّی» . (5)

«فَخَسَفْنَا بِهِ وَ بِدَارِهِ الْأَرْضَ فَمَا کَانَ لَهُ مِن فِئَهٍ یَنصُرُونَهُ مِن دُونِ اللَّهِ وَ مَا کَانَ مِنَ الْمُنتَصِرِینَ * وَ أَصْبَحَ الَّذِینَ تَمَنَّوْاْ مَکَانَهُ بِالْأَمْسِ یَقُولُونَ وَیْکَأَنَّ اللَّهَ یَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَن یَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَ یَقْدِرُ لَوْلَا أَن مَّنَّ اللَّهُ عَلَیْنَا لَخَسَفَ بِنَا وَیْکَأَنَّهُ لَا یُفْلِحُ الْکَافِرُونَ» . (6)

.

1- .الکافی : ج 4 ص 44 ح 2 عن الإمام الصادق علیه السلام ، کتاب من لا یحضره الفقیه : ج 2 ص 63 ح 1717 ، وسائل الشیعه : ج 15 ص 256 ح 1 .
2- .المعارج : 24 و 25 .
3- .المعجم الأوسط : ج 5 ص 108 ح 4813 ، المعجم الصغیر : ج 1 ص 246 ، تفسیر القرطبی : ج 17 ص 39 ، کنز العمّال : ج 6 ص 310 ح 15822 .
4- .الأمالی للمفید : ص 259 ح 1 ، الأمالی للطوسی : ص 24 ح 29 کلاهما عن برید بن معاویه العجلی عن الإمام الباقر عن آبائه علیهماالسلام ، بحار الأنوار : ج 73 ص 307 ح 33 .
5- .اللیل : 8 11 .
6- .القصص : 81 و 82 .

ص: 409



ط - نابودی

حدیثامام علی علیه السلام :هر گاه بنده ای به کار خدا نیاید، خداوند ، او را به بخل ، مبتلا می سازد.

المعجم الأوسط به نقل از اَ نَس :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود : «وای به حال توانگران ، از دست تهی دستان در روز قیامت ! [ تهی دستان ] می گویند: بار خدایا ! اینان ، حقوق ما را که بر آنان واجب ساختی ، پایمال کردند. خداوند عز و جل می فرماید: «به عزّت و جلالم سوگند که شما را [به خود] نزدیک ، و آنان را دور می گردانم !» . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله ، سپس این آیات را خواند: «و کسانی که در دارایی های آنان ، حقّی معلوم برای نیازخواه و محروم است» .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :خداوند متعال می فرماید : « ... هر بنده ای را که او را آفریدم و به ایمان ، هدایتش کردم و اخلاقش را نیکو ساختم و به بخل ، مبتلایش نکردم، خیرِ او را خواسته ام» .

ط نابودیقرآن«و امّا آن که بخل ورزید و خود را بی نیاز دید و [پاداش] نیکوتر را به دروغ گرفت ، به زودی ، راه دشواری را به او خواهیم نمود، و چون هلاک شد، دیگر مال او به کارش نمی آید».

«آن گاه ، او ( قارون ) را با خانه اش در زمین ، فرو بردیم و گروهی نداشت که در برابر [عذابِ ]خدا ، او را یاری کنند و [و خود نیز] نتوانست از خود ، دفاع کند. و همان کسانی که دیروز ، آرزو داشتند تا به جای او باشند، صبح می گفتند: «وای ! مثل این که خداوند ، روزی را برای هر کس از بندگانش که بخواهد ، گشاده یا تنگ می گردانَد ؛ و اگر خدا بر ما منّت ننهاده بود ، ما را هم به زمین ، فرو بُرده بود. وای ! گویی که کافران ، رستگار نمی گردند»».

.


ص: 410

الحدیثرسول اللّه صلی الله علیه و آله :یا عَلِیُّ ، ثَلاثٌ دَرَجاتٌ ، وثَلاثٌ کَفّاراتٌ ، وثَلاثٌ مُهلِکاتٌ ، وثَلاثٌ مُنجِیاتٌ ... أمَّا المُهلِکاتُ : فَشُحٌّ مُطاعٌ ، وهَویً مُتَّبَعٌ ، وإعجابُ المَرءِ بِنَفسِهِ (1) .

عنه صلی الله علیه و آله :إنَّ صَلاحَ أوَّلِ هذِهِ الاُمَّهِ بِالزُّهدِ وَالیَقینِ ، وهَلاکَ آخِرِها بِالشُّحِّ وَالأَمَلِ . (2)

عنه صلی الله علیه و آله :أوَّلُ صَلاحِ هذِهِ الاُمَّهِ بِالیَقینِ وَالزُّهدِ ، وأوَّلُ فَسادِها بِالبُخلِ وَالأَمَلِ . (3)

عنه صلی الله علیه و آله :نَجا أوَّلُ هذِهِ الاُمَّهِ بِالیَقینِ وَالزُّهدِ ، ویَهلِکُ آخِرُها بِالبُخلِ وَالأَمَلِ . (4)

عنه صلی الله علیه و آله :صَلاحُ أوَّلِ هذِهِ الاُمَّهِ بِالزُّهدِ وَالتَّقوی ، وهَلاکُ آخِرِها بِالبُخلِ وَالفُجورِ . (5)

الإمام علیّ علیه السلام :ما بالُ مَن خالَفَکُم أشَدُّ بَصیرَهً فی ضَلالَتِهِم ، وأبذَلُ لِما فی أیدیهِم مِنکُم ، ما ذاکَ إلّا أنَّکُم رَکَنتُم إلَی الدُّنیا فَرَضیتُم بِالضَّیمِ ، وشَحِحتُم عَلَی الحُطامِ وفَرَطتُم فیما فیهِ عِزُّکُم وسَعادَتُکُم . (6)

.

1- .کتاب من لا یحضره الفقیه : ج 4 ص 360 ح 5762 عن حماد بن عمرو عن الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلام ، الخصال : ص 85 ح 12 عن أنس بن محمّد أبو مالک عن أبیه عن الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلام عنه صلی الله علیه و آله ، المحاسن : ج 1 ص 63 ح 4 عن سعد بن طریف عن الإمام الباقر علیه السلام وفیه «موبقات» بدل «مهلکات» ، مکارم الأخلاق : ج 2 ص 325 ح 2656 عن الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلام عنه صلی الله علیه و آله ، بحارالأنوار : ج 70 ص 6 ح 3 .
2- .الخصال : ص 79 ح 128 ، الأمالی للصدوق : ص 297 ح 333 کلاهما عن فاطمه بنت الحسین عن أبیها علیه السلام ، بحار الأنوار : ج 70 ص 173 ح 24 ؛ الزهد لابن حنبل : ص 16 عن عبد اللّه بن عمرو وفیه «بالبخل» بدل «بالشحّ» ، کنز العمّال : ج 3 ص 448 ح 7383 .
3- .شعب الإیمان : ج 7 ص 427 ح 10844 ، المعجم الأوسط : ج 7 ص 332 ح 7650 کلاهما عن شعیب عن أبیه وفیه «هلاکها» بدل «أوّل فسادها» ، الفردوس : ج 1 ص 35 ح 63 عن ابن عمر وفیه «آخر فسادها» بدل «أوّل فسادها» ، کنز العمّال : ج 3 ص 449 ح 7388 .
4- .تفسیر القرطبی : ج 10 ص 3 .
5- .شعب الإیمان : ج 7 ص 428 ح 10845 عن عمرو بن شعیب عن أبیه عن جدّه .
6- .الخصال : ص 634 ح 10 عن محمّد بن مسلم عن الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلام ، بحار الأنوار : ج 73 ص 104 ح 95 .

ص: 411

حدیثپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :ای علی! سه چیز ، درجه است، سه چیز ، کفّاره است ، سه چیز ، نابود کننده است ، و سه چیز ، رهاننده... نابود کننده ها ، عبارت اند از: فرمانبری از بخل، پیروی از هوس، و خودپسندی.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :این امّت، در آغاز، با زهد و یقین ، درست شده است و در پایان ، با بخل و آرزو ، تباه می شود.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :آغازِ درستی این امّت ، با یقین و زهد بود، و آغاز تباهی اش ، با بخل و آرزوست.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :اوّلِ این امّت ، با یقین و زهد رَهید و آخر آن ، با بخل و آرزو ، نابود می شود.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :این امّت ، در آغاز با زُهد و پرهیزگاری ساخته شد ، و در پایان ، بر اثر بخل و ناپرهیزگاری ، نابود می شود.

امام علی علیه السلام :چه شده است که مخالفانِ شما در گم راهیِ خویش ، بیناترند و در آنچه دارند ، بخشنده تر از شما هستند ؟ این نیست ، مگر از آن روی که شما به دنیا تکیه کردید و به بی عدالتی و ستم ، رضایت دادید، و بر کالای بی ارزش دنیا ، آزمند شدید ، و در آنچه سربلندی و خوش بختی شما در آن است ، کوتاهی نمودید.

.


ص: 412

4 / 4المَضارُّ الاِقتِصادِیَّهُأ عَدَمُ الانتِفاعِ مِنَ المالِالکتاب«وَ مَن یَبْخَلْ فَإِنَّمَا یَبْخَلُ عَن نَّفْسِهِ» . (1)

الحدیثالإمام علیّ علیه السلام :البَخیلُ خازِنٌ لِوَرَثَتِهِ . (2)

عنه علیه السلام :البَخیلُ یَبخَلُ عَلی نَفسِهِ بِالیَسیرِ مِن دُنیاهُ ، ویَسمَحُ لِوُرّاثِهِ بِکُلِّها . (3)

عنه علیه السلام :بَشِّر مالَ البَخیلِ بِحادِثٍ أو وارِثٍ . (4)

عنه علیه السلام :مَن مَنَعَ المالَ مَن یَحمَدُهُ ، وَرَّثَهُ مَن لا یَحمَدُهُ . (5)

عنه علیه السلام :لَم یُوَفَّق مَن بَخِلَ عَلی نَفسِهِ بِخَیرِهِ ، وخَلَّفَ مالَهُ لِغَیرِهِ . (6)

عنه علیه السلام :إنَّ ابنَ آدَمَ إذا کانَ فی آخِرِ یَومٍ مِن أیّامِ الدُّنیا وأوَّلِ یَومٍ مِن أیّامِ الآخِرَهِ مُثِّلَ لَهُ مالُهُ ووَلَدُهُ وعَمَلُهُ، فَیَلتَفِتُ إلی مالِهِ فَیَقولُ: وَاللّه إِنّی کُنتُ عَلَیکَ حَریصا شَحیحا. (7)

.

1- .محمّد : 38 .
2- .غرر الحکم : ج 1 ص 127 ح 464 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 26 ح 295 .
3- .غرر الحکم : ج 2 ص 71 ح 1884 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 56 ح 1446 .
4- .شرح نهج البلاغه لابن أبی الحدید: ج 19 ص 251 ، المناقب للخوارزمی : ص 375 ح 395 عن أحمد بن أبی طاهر ؛ عیون الحکم والمواعظ : ص 195 ح 3981 .
5- .غرر الحکم : ج 5 ص 366 ح 8776 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 437 ح 7570 .
6- .غرر الحکم : ج 5 ص 93 ح 7535 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 414 ح 7028 .
7- .الکافی : ج 3 ص 231 ح 1 ، الأمالی للطوسی : ص 347 ح 719 ، تفسیر القمّی : ج 1 ص 369 ، تفسیر العیّاشی : ج 2 ص 227 ح 20 کلّها عن سوید بن غفله ، کتاب من لا یحضره الفقیه : ج 1 ص 137 ح 370 ، بحار الأنوار : ج 6 ص 224 ح 26 .

ص: 413



4 / 4 زیان های اقتصادی
الف - بهره مند نشدن از دارایی

4 / 4زیان های اقتصادیالف بهره مند نشدن از داراییقرآن«و هر کس بخل ورزد ، در واقع ، نسبت به خودش بخل ورزیده است».

حدیثامام علی علیه السلام :بخیل، خزانه دارِ وارثان خویش است.

امام علی علیه السلام :بخیل، [حتّی] اندکی از مال خود را از خویش ، دریغ می کند ؛ ولی [به اجبار ،] همه آن را به وارثانش می بخشد.

امام علی علیه السلام :به دارایی بخیل ، نوید ده که یا حادثه در انتظار اوست یا وارث.

امام علی علیه السلام :آن که مال را از کسی که او را سپاس می گوید ، دریغ دارد، آن را برای کسی به میراث می گذارد که او را سپاس نگوید.

امام علی علیه السلام :کسی که خیر [و ثروت] خود را از خویشتن ، دریغ ورزد و دارایی اش را برای دیگران بر جای نهد، آدم موفّقی نیست.

امام علی علیه السلام :آدمی زاده، آن گاه که واپسین روز از روزهای دنیا و نخستین روز از روزهای آخرتش فرا رسد ، دارایی و فرزندان و کردارش ، در برابر چشم او مجسّم می شوند و به دارایی خویش می نگرد و می گوید: به خدا سوگند که من نسبت به تو حریص و بخیل بودم !

.


ص: 414

ب قِلَّهُ البَرَکَهِرسول اللّه صلی الله علیه و آله :ولا تَمنَعُوا المَوجودَ فَیَقِلَّ خَیرُکُم . (1)

صحیح البخاری عن أسماء :قُلتُ : یا رَسولَ اللّهِ ، ما لی مالٌ إلّا ما أدخَلَ عَلَیَّ الزُّبَیرُ ، فَأَتَصَدَّقُ ؟ قالَ[ صلی الله علیه و آله ] : تَصَدَّقی ولا توعی (2) فَیوعی عَلَیکِ . (3)

صحیح مسلم عن عبّاد بن عبد اللّه بن الزبیر عن أسماء بنت أبی بکر :أنَّها جاءَتِ النَّبِیَّ صلی الله علیه و آله فَقالَت : یا نَبِیَّ اللّهِ لَیسَ لی شَیءٌ إلّا ما أدخَلَ عَلَیَّ الزُّبَیرُ ، فَهَل عَلَیَّ جُناحٌ أن أرضَخَ (4) مِمّا یُدخِلَ عَلَیَّ . فَقالَ : اِرضَخی مَا استَطَعتِ ، ولا توعی فَیوعِیَ اللّهُ عَلَیکِ . (5)

.

1- .أعلام الدین : ص 336 ح 14 عن أبی هریره ، بحار الأنوار : ج 77 ص 179 ح 14 .
2- .لا توعی فیوعی علیک : أی لا تجمعی وتشحّی بالنفقه ، فیشحّ علیک وتجازی بتضییق رزقک (النهایه : ج5 ص 208 «وعا») .
3- .صحیح البخاری : ج 2 ص 915 ح 2450 و ص 520 ح 1366 ، کنز العمّال : ج 6 ص 342 ح 15954 .
4- .الرَّضخُ : العطیّه (النهایه : ج 2 ص 228 «رضخ») .
5- .صحیح مسلم : ج 2 ص 714 ح 89 ، سنن أبی داود : ج 2 ص 134 ح 1699 وفیه «أعطی ولا توکی ؛ فیوکی علیک» بدل «أرضخی .. . علیک» ، صحیح البخاری : ج 2 ص 520 ح 1367 ، سنن النسائی : ج 5 ص 74 وفیه «ولا توکی فیوکی» بدل «لا توعی فیوعی» ، مسند ابن حنبل : ج 10 ص 281 ح 27052 ، صحیح ابن حبّان : ج 8 ص 144 ح 3357 ، السنن الکبری : ج 4 ص 314 ح 7814 و ج 6 ص 99 ح 13327 والخمسه الأخیره نحوه ، کنز العمّال : ج 6 ص 341 ح 15948 .

ص: 415



ب - کم برکتی

ب کم برکتیپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :از [دِهِش] آنچه دارید ، دریغ مورزید که خیر [و دارایی] شما ، کم می شود.

صحیح البخاری به نقل از اَسماء :گفتم: ای پیامبر خدا ! من مالی ندارم ، مگر آنچه زبیر برایم می آورد . آیا صدقه بدهم؟ فرمود: «صدقه بده و مضایقه مکن که [اگر چنین کنی ، متقابلاً از جانب خدا] از تو مضایقه می شود» .

صحیح مسلم به نقل از عبّاد بن عبد اللّه بن زبیر ، در باره اَسماء دختر ابو بکر :او (اسماء) نزد پیامبر صلی الله علیه و آله رفت و گفت: ای پیامبر خدا ! من چیزی ندارم ، جز آنچه زبیر برایم [به خانه] می آورد . اگر از آنچه می آورد ، بخشش کنم ، آیا بر من گناهی است . پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود : «تا جایی که می توانی ، بپاشان و نگه مدار ، که [اگر چنین کنی ، ]خدا [نیز] از تو نگه می دارد».

.


ص: 416

رسول اللّه صلی الله علیه و آله لِأَسماءَ بِنتِ أبی بَکرٍ :اِنفَحی (1) (أوِ انضَحی أو أنفِقی) ولا تُحصی فَیُحصِیَ اللّهُ عَلَیکِ ، ولا توعی فیُوعِیَ اللّهُ عَلَیکِ . (2)

عنه صلی الله علیه و آله :اِنفَحی وَانضَحی ، ولا توعی فَیُوعِیَ اللّهُ عَلَیکِ . 3

ج تَحویلُ النِّعمَهِرسول اللّه صلی الله علیه و آله :إنَّ للّهِِ عِبادا اختَصَّهُم بِالنِّعَمِ لِمَنافِعِ العِبادِ ، یُقِرُّهُم فیها ما بَذَلوها ، فَإِذا مَنَعوها نَزَعَها مِنهُم فَحَوَّلَها إلی غَیرِهِم . (3)

د تَلَفُ المالِرسول اللّه صلی الله علیه و آله :ما مِن یَومٍ یُصبِحُ العِبادُ فیهِ إلّا مَلَکانِ یَنزِلانِ ، فَیَقولُ أحَدُهُما : «اللّهُمَّ أعطِ مُنفِقا خَلَفا» ، ویَقولُ الآخَرُ : «اللّهُمَّ أعطِ مُمسِکا تَلَفا» . (4)

.

1- .نَفَحَهُ : أعطاه (المصباح المنیر : ص 616 «نفح») .
2- .صحیح مسلم : ج 2 ص 713 ح 88 ، صحیح البخاری : ج 2 ص 915 ح 2451 ولیس «انفحی أو انضحی» ، مسند ابن حنبل : ج 10 ص 269 ح 27000 و 27001 و ص 282 ح 27059 ، صحیح ابن حبّان : ج 8 ص 5 ح 3209 ، کنز العمّال : ج 6 ص 341 ح 15950 .
3- .المعجم الأوسط : ج 5 ص 228 ح 5162 و ج 8 ص 186 ح 8350 ، تاریخ بغداد : ج 9 ص 459 الرقم 5089 ، حلیه الأولیاء : ج 6 ص 115 الرقم 356 و ج 10 ص 215 الرقم 556 کلّها عن عبد اللّه بن عمر ، کنز العمّال : ج 6 ص 350 ح 16008 ؛ نهج البلاغه : الحکمه 425 ، مشکاه الأنوار : ص 546 ح 1830 عن الإمام الصادق علیه السلام عنه صلی الله علیه و آله ، بحار الأنوار : ج74 ص 418 ح 39 .
4- .صحیح البخاری : ج 2 ص 523 ح 1374 ، صحیح مسلم : ج 2 ص 700 ح 57 ، السنن الکبری للنسائی : ج 5 ص 375 ح 9178 ، السنن الکبری : ج 4 ص 314 ح 7816 کلّها عن أبی هریره ، المستدرک علی الصحیحین : ج 4 ص 604 ح 8679 عن أبی سعید الخدری وفیه «صباح» بدل «یوم یصبح العباد فیه» ، کنز العمّال : ج 6 ص 374 ح 16121 ؛ تفسیر القمّی : ج 2 ص 7 عن هشام بن سالم عنه صلی الله علیه و آله ، عوالی اللآلی : ج 1 ص 366 ح 63 ، بحار الأنوار : ج 59 ص 172 ح 2 .

ص: 417



ج - انتقال نعمت

د - تلف شدن مال

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به اسماء دختر ابو بکر :بیفشان ( / بپاشان / انفاق نما) ، و شمارش مکن ، که خدا بر تو شمارش می کند، و نگه مدار ، که خدا از تو نگه می دارد» .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :بیفشان و بپاشان و نگه مدار ، که خدا هم از تو نگه می دارد. (1)

ج انتقال نعمتپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :برای خداوند ، بندگانی است که نعمت ها را به سود بندگان ، در اختیار آنان نهاده است و تا زمانی که بخشش کنند ، آن نعمت ها را در دستشان باقی می گذارد، و هر گاه از [ بخشش ] آنها دریغ ورزند ، نعمت ها را از آنها می گیرد و به دیگران ، منتقل می سازد.

د تلف شدن مالپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هیچ روزی نیست که بندگان ، آن را آغاز کنند ، مگر این که دو فرشته فرود می آیند و یکی از آنها می گوید: «بار خدایا ! به انفاق کننده ، عوض عطا فرما» و دیگری می گوید: «بار خدایا ! مالْ دریغ ورزنده را تلف گردان ».

.

1- .. شریف رضی رحمه الله می گوید : این فرموده پیامبر درود و سلام بر او باد که: «بیفشان و بپاشان» ، استعاره است و مراد این است که: مال خود را در راه خدا ، انفاق کن و در مسیر طاعت خدا ، بخشش نما و آن را بی درنگ و زود ، در جایگاه های واقعی اش قرار بده، همچنان که باد ، دانه ها و بذرها را به هر سویی می پراکَنَد ، و ابر ، قطرات خود را می تراوانَد. مراد از «نگه مدار ، که خدا از تو نگه می دارد» نیز این است که امساک مکن که خداوند ، از تو امساک می نماید؛ زیرا کسی که چیزی را انبار کرده ، نگهداری کند ، در واقع ، آن را برای خود نگه داشته و از دیگران ، باز داشته است.

ص: 418

عنه صلی الله علیه و آله :لا آبَت (1) شَمسٌ قَطُّ إلّا بُعِثَ بِجَنبَتَیها مَلَکانِ یُنادِیانِ ، یُسمِعانِ أهلَ الأَرضِ إلَا الثَّقَلَینِ (2) : اللّهُمَّ أعطِ مُنفِقا خَلَفا ، وأعطِ مُمسِکا مالاً تَلَفا . (3)

عنه صلی الله علیه و آله :إنَّ مَلَکا بِبابٍ مِن أبوابِ السَّماءِ یَقولُ : «مَن یَقرِضُ الیَومَ یُجزَ غَدا» ، ومَلَکا بِبابٍ آخَرَ یَقولُ : «اللّهُمَّ أعطِ مُنفِقا خَلَفا ، وعَجِّل لِمُمسِکٍ تَلَفا» . (4)

4 / 5المَضارُّ الاُخرَوِیَّهُأ الحِرمانُ مِنَ الجَنَّهِرسول اللّه صلی الله علیه و آله :لا یَدخُلُ الجَنَّهَ بَخیلٌ . (5)

.

1- .آبَتِ الشمس : رجَعَت من مَشرِقها فغربت (المصباح المنیر : ص 29 «آب») .
2- .الثَّقلان : الجِنّ والإنس (النهایه : ج 1 ص 217 «ثقل») .
3- .مسند ابن حنبل : ج 8 ص 168 ح 21780 ، المستدرک علی الصحیحین : ج 2 ص 483 ح 3662 ، صحیح ابن حبّان : ج 8 ص 121 ح 3329 ، موارد الظمآن : ص 613 ح 2476 ، مسند الطیالسی : ص 131 ح 979 ، البخلاء : ص 192 کلّها عن أبی الدرداء نحوه .
4- .مسند ابن حنبل : ج 3 ص 173 ح 8060 عن أبی هریره ، صحیح ابن حبّان : ج 8 ص 124 ح 3323 ، المعجم الأوسط : ج 8 ص 380 ح 8935 ، موارد الظمآن : ص 208 ح 815 وفیه «الجنّه» بدل «السماء» وکلّها عن أبی هریره ، کنز العمّال : ج 6 ص 374 ح 16119 .
5- .مسند ابن حنبل : ج 1 ص 20 ح 13 ، شعب الإیمان : ج 7 ص 431 ح 10862 ، البخلاء : ص 50 کلّها عن أبی بکر ، إحیاء العلوم : ج 3 ص 372 و ص 491 .

ص: 419



4 / 5 زیان های اُخروی
الف - محرومیت از بهشت

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هرگز خورشیدی غروب نکرد ، مگر آن که دو فرشته ، در دو سوی آن گماشته شدند تا با صدایی که جز جن و اِنس ، دیگر اهل زمین آن را می شنوند، ندا می دهند : «بار خدایا ! به انفاق کننده ، عوض عطا فرما و مالْ دریغ ورزنده را تلف گردان» .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :بر دری از درهای آسمان ، فرشته ای می گوید: «هر که امروز قرض دهد ، فردا پاداش می گیرد» ، و بر در دیگری ، فرشته ای دیگر می گوید: «بار خدایا ! به انفاق کننده ، جای گزین عطا فرما، و مالْ دریغ ورزنده را هر چه زودتر ، تلف گردان » .

4 / 5زیان های اُخرویالف محرومیت از بهشتپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هیچ بخیلی به بهشت ، وارد نمی شود .

.


ص: 420

عنه صلی الله علیه و آله :الشَّحیحُ لا یَدخُلُ الجَنَّهَ (1) .

عنه صلی الله علیه و آله :لَن یَلِجَ الجَنَّهَ شَحیحٌ (2) .

عنه صلی الله علیه و آله :لا یَدخُلُ الجَنَّهَ خِبٌّ ولا مَنّانٌ ولا بَخیلٌ . (3)

عنه صلی الله علیه و آله :قَسَمٌ مِنَ اللّهِ عَزَّ وجَلَّ ، لا یَدخُلُ الجَنَّهَ بَخیلٌ . (4)

عنه صلی الله علیه و آله :أقسَمَ اللّهُ تَعالی بِعِزَّتِهِ وعَظَمَتِهِ وجَلالِهِ ، لا یُدخِلُ الجَنَّهَ بَخیلاً ولا شَحیحا . (5)

تفسیر ابن کثیر عن أنس :قالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله : خَلَقَ اللّهُ جَنَّهَ عَدنٍ (6) ... ثُمَّ قالَ لَها : اِنطِقی! قالَت : «قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ» (7) فَقالَ اللّهُ : وعِزَّتی وجَلالی لا یُجاوِرُنی فیکِ بَخیلٌ . ثُمَّ تَلا رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله : «وَ مَن یُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُوْلَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ» (8) . (9)

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :إنَّ اللّهَ تَبارَکَ وتَعالی غَرَسَ جَنَّهَ عَدنٍ بِیَدِهِ وزَخرَفَها ، وأمَرَ المَلائِکَهَ فَشَقَّت فیهَا الأَنهارَ ، فَتَدَلَّت فیهَا الثِّمارُ ، فَلَمّا نَظَرَ إلی زَهرَتِها وحُسنِها ، قالَ : وعِزَّتی وجَلالی وَارتِفاعی فَوقَ عَرشی ، ما جاوَرَنی فیکِ بَخیلٌ . (10)

.

1- .المعجم الأوسط : ج 4 ص 234 ح 4066 ، البخلاء : ص 51 کلاهما عن ابن عمر ، کنزالعمّال : ج 3 ص 448 ح 7382 .
2- .تاریخ دمشق : ج 27 ص 241 ح 5802 عن عبد اللّه بن جراد ، کنزالعمّال : ج 6 ص 578 ح 16997 .
3- .سنن الترمذی : ج 4 ص 343 ح 1963 ، مسند ابن حنبل : ج 1 ص 27 ح 32 ، مسند أبی یعلی : ج 1 ص 81 ح90 ، تاریخ دمشق : ج 14 ص 265 ح 3551 ، تهذیب الکمال : ج 13 ص 153 الرقم 2870 کلّها عن أبی بکر ، کنز العمّال : ج 16 ص 76 ح 43995 .
4- .تاریخ دمشق : ج 57 ص 373 ح 12021 عن ابن عبّاس ، کنز العمّال : ج 3 ص 448 ح 7385 .
5- .تنبیه الخواطر : ج 1 ص 172 ؛ البخلاء : ص 55 عن أبی شجره نحوه .
6- .عَدَنْتُ البَلَدَ : توطّنته ، جنّات عدن : أی جنّات إقامه (الصحاح : ج 6 ص 2162 «عدن») .
7- .المؤمنون : 1 .
8- .الحشر : 9 ، التغابن : 16 .
9- .تفسیر ابن کثیر : ج 5 ص 455 عن أنس ، المعجم الکبیر : ج 12 ص 114 ح 12723 ، المعجم الأوسط : ج 5 ص349 ح 5518 کلاهما من دون إسنادٍ إلیه صلی الله علیه و آله ولیس فیهما ذیله من «ثمّ تلا ...» ، کنز العمّال : ج 3 ص 451 ح 7400 .
10- .البخلاء : ص 56 عن ابن عبّاس ، تفسیر ابن کثیر : ج 5 ص 455 من دون إسناد إلیه صلی الله علیه و آله نحوه ، کنز العمّال : ج 3 ص 451 ح 7400 .

ص: 421

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :تنگ نظر ، به بهشتْ وارد نمی شود .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هیچ انسان تنگ نظری به بهشت ، وارد نمی شود .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :فریبکار و منّت گذار و بخیل ، به بهشت ، وارد نمی شوند .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :سوگندِ خداوند عز و جل است که : بخیل ، به بهشتْ وارد نمی شود .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :خداوند متعال ، به عزّت و عظمت و جلالش سوگند یاد کرده است که هیچ بخیل و آزمندی را به بهشت ، وارد نخواهد کرد .

تفسیر ابن کثیر به نقل از اَ نَس :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود : «خداوند ، بهشتِ ماندگاری را آفرید... سپس به او فرمود: سخن بگو ! . بهشت گفت: «مؤمنان ، رستگار شدند» . خداوند فرمود: به عزّت و جلالم سوگند که هیچ بخیلی در تو ، همسایه من نخواهد شد ! » . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله ، سپس این آیه را تلاوت کرد: «و هر که از بخل ، نفسش نگه داشته شود، آنان ، رستگاران اند » .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :خداوند تبارک و تعالی ، بهشتِ ماندگاری را با دست خویش کاشت و آن را آراست و به فرشتگان دستور داد تا در آن ، جویبارهایی را ایجاد کردند و میوه هایش [از درختان] آویزان گشت. پس چون نیکویی و زیبایی آن را دید، فرمود: «به عزّت و جلالم و مقام بلندم بر فراز عرشم سوگند که هیچ بخیلی در این [ بهشت ] ، همسایه من نخواهد شد !» .

.


ص: 422

عنه صلی الله علیه و آله :لَمّا خَلَقَ اللّهُ عَزَّ وجَلَّ جَنَّهَ عَدنٍ خَلَقَ فیها ما لا عَینٌ رَأَت ولا خَطَرَ عَلی قَلبِ بَشَرٍ ، ثُمَّ قالَ لَها : تَکَلَّمی ، فَقالَت : «قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ» أنَا حَرامٌ عَلی کُلِّ بَخیلٍ ومُراءٍ . (1)

عنه صلی الله علیه و آله :ثَلاثَهٌ لا یَجِدونَ ریحَ الجَنَّهِ وإنَّ ریحَها لَتوجَدُ مِن مَسیرَهِ خَمسِمِئَهِ عامٍ : العاقُّ لِوالِدَیهِ ، ومُدمِنُ الخَمرِ ، وَالبَخیلُ المَنّانُ . (2)

الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلام :إنَّ أمیرَ المُؤمِنینَ صَلَواتُ اللّهِ عَلَیهِ سَمِعَ رَجُلاً یَقولُ : إنَّ الشَّحیحَ أعذَرُ (3) مِنَ الظّالِمِ ، فَقالَ لَهُ : کَذَبتَ ، إنَّ الظّالِمَ قَد یَتوبُ ویَستَغفِرُ ویَرُدُّ الظُّلامَهَ عَلی أهلِها ، وَالشَّحیحَ إذا شَحَّ مَنَعَ الزَّکاهَ وَالصَّدَقَهَ ، وصِلَهَ الرَّحِمِ ، وقِرَی الضَّیفِ ، وَالنَّفَقَهَ فی سَبیلِ اللّهِ ، وأبوابَ البِرِّ ، وحَرامٌ عَلَی الجَنَّهِ أن یَدخُلَها شَحیحٌ (4) .

.

1- .تاریخ دمشق : ج 52 ص 151 ح 10964 عن ابن عبّاس ، کنز العمّال : ج 1 ص 55 ح 75 ؛ مستدرک الوسائل : ج 7 ص 32 ح 7572 نقلاً عن لبّ اللباب نحوه ، بحار الأنوار : ج 72 ص 305 نقلاً عن أسرار الصلاه وفیه ذیله .
2- .کنز العمّال : ج 16 ص 54 ح 43905 نقلاً عن ابن جریر ، المستدرک علی الصحیحین : ج 4 ص 163 ح 7235 ، صحیح ابن حبّان : ج 16 ص 335 ح 7340 ، السنن الکبری : ج 8 ص 501 ح 17342 ، المعجم الکبیر : ج 12 ص 233 ح 13180 کلّها عن عبد اللّه بن عمر وفیها «ثلاثه لا ینظر اللّه إلیهم یوم القیامه : العاقّ لوالدیه ومدمن الخمر والمنان بما أعطی» .
3- .فی المصدر : «أغدر» ، وما أثبتناه من المصادر الاُخری .
4- .الکافی : ج 4 ص 44 ح 1 عن مسعده بن صدقه ، کتاب من لا یحضره الفقیه : ج 2 ص 63 ح 1718 من دون إسناد إلی أحد من أهل البیت علیهم السلام ، مستطرفات السرائر : ص 125 ح 10 ، قرب الإسناد : ص 72 ح 233 کلاهما عن مسعده بن صدقه عن الإمام الصادق عن أبیه علیهماالسلام ، بحارالأنوار : ج 73 ص 302 ح 13 .

ص: 423

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :چون خداوند عز و جل ، بهشتِ ماندگاری را آفرید ، در آن چیزهایی را خلق کرد که هیچ چشمی ندیده و بر دل هیچ بشری خطور نکرده است . سپس به آن فرمود: «سخن بگو !» . بهشت گفت: «مؤمنان ، رستگار شدند» . من بر هر بخیل و ریاکاری ، حرام هستم.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :سه کس ، بوی بهشت را که از فاصله پانصد سال راه به مشام می رسد استشمام نمی کنند : نافرمانِ از پدر و مادر ، باده گُسار ، و بخیلِ منّت گذار.

امام صادق علیه السلام به نقل از پدرانش علیهم السلام : امیر مؤمنان که درودهای خدا بر او باد ، شنید که مردی می گوید: تنگ نظر ، معذورتر از کسی است که حقّ دیگران را می خورَد . ایشان فرمود: «اشتباه می کنی. ظلم کننده حق خور ، بسا که توبه کرده ، طلبِ آمرزش کند و حق را به صاحبش برگردانَد ، در حالی که تنگ نظر ، هر گاه بخل ورزد ، از دادن زکات و صدقه ، خودداری می ورزد، به خویشاوندانش کمک نمی کند، از میهمان ، پذیرایی نمی کند، در راه خدا ، انفاق نمی کند و از دیگر نیکی کردن ها ، خودداری می ورزد. وارد شدن تنگ نظر به بهشت ، ممنوع است» .

.


ص: 424

الإمام الکاظم علیه السلام :کانَ أمیرُ المُؤمِنینَ علیه السلام یوصی أصحابَهُ ، یَقولُ : ... وَلیَکُن نَظَرُکُم عِبَرا ، وصَمتُکُم فِکرا ، وقَولُکُم ذِکرا ، وطَبیعَتُکُمُ السَّخاءَ ، فَإِنَّهُ لا یَدخُلُ الجَنَّهَ بَخیلٌ ، ولا یَدخُلُ النّارَ سَخِیٌّ . (1)

الإمام الصادق علیه السلام :مَن کانَت لَهُ دارٌ فَاحتاجَ مُؤمِنٌ إلی سُکناها فَمَنَعَهُ إیّاها ، قالَ اللّهُ عَزَّ وجَلَّ : یا مَلائِکَتی أَبخِلَ عَبدی عَلی عَبدی بِسُکنَی الدّارِ الدُّنیا ؟ وعِزَّتی وجَلالی لا یَسکُنُ جِنانی أبَدا . (2)

عنه علیه السلام :أیُّما مُؤمِنٍ حَبَسَ مُؤمِنا عَن مالِهِ وهُوَ مُحتاجٌ إلَیهِ ، لَم یَذُق وَاللّهِ مِن طَعامِ الجَنَّهِ ولا یَشرَبُ مِنَ الرَّحیقِ (3) المَختومِ . (4)

راجع : ص 336 ح 67 و 68 و ص 338 ح 69 .

ب دُخولُ النّارِالکتاب«وَالَّذِینَ یَکْنِزُونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّهَ وَلَا یُنفِقُونَهَا فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُم بِعَذَابٍ أَلِیمٍ * یَوْمَ یُحْمَی عَلَیْهَا فِی نَارِ جَهَنَّمَ فَتُکْوَی بِهَا جِبَاهُهُمْ وَجُنُوبُهُمْ وَظُهُورُهُمْ هَذَا مَا کَنَزْتُمْ لأَِنفُسِکُمْ فَذُوقُواْ مَا کُنتُمْ تَکْنِزُونَ» . (5)

.

1- .تحف العقول : ص 390 ، بحار الأنوار : ج 1 ص 141 142 ح 30 .
2- .الکافی : ج 2 ص 367 ح 3 ، ثواب الأعمال : ص 287 ح 1 ، المحاسن : ج 1 ص 187 ح 307 کلّها عن مفضّل بن عمر ، عوالی اللآلی : ج 1 ص 344 ح 120 عن الإمام الباقر علیه السلام ، بحار الأنوار : ج 75 ص 179 ح 18 .
3- .الرَّحیق المختوم : الرَّحیق من أسماء الخمر ، یرید خمر الجنّه ، والمختوم المصون الذی لم یبتذل لأجل ختامه (النهایه : ج 2 ص 208 «رحق») .
4- .ثواب الأعمال : ص 286 ح 2 ، المحاسن : ج 1 ص 186 ح 304 کلاهما عن المفضّل ، بحار الأنوار : ج 75 ص314 ح 31 .
5- .التوبه : 34 و 35 .

ص: 425



ب - در آمدن به آتش جهنّم

امام کاظم علیه السلام :امیر مؤمنان علیه السلام به یارانش سفارش می کرد و می فرمود : «... نگاهتان ، باید پندآموز باشد و سکوتتان ، اندیشیدن و سخنتان ، ذکر [خدا]، و طبیعتتان ، بخشندگی ؛ زیرا هیچ بخیلی به بهشت ، و هیچ بخشنده ای به جهنّم ، وارد نمی شود» .

امام صادق علیه السلام :هر کس خانه ای داشته باشد و مؤمنی به سکونت در آن ، نیاز داشته باشد و آن را از او دریغ دارد، خداوند عز و جل می فرماید: «ای فرشتگان من! آیا بنده ام از ساکن شدن بنده ام از برای دنیا ، بخل ورزید؟ به عزّت و جلالم سوگند که او هرگز در بهشت های من ، ساکن نخواهد شد !»

امام صادق علیه السلام :هر مؤمنی مال خود را از مؤمنی که به آن مال نیاز دارد ، مضایقه کند، به خدا سوگند که از خوراک بهشت ، نمی چشد و از باده سر به مُهر بهشتی نخواهد نوشید !

ر . ک : ص 337 ح 67 و 68 و ص 339 ح 69 .

ب در آمدن به آتش جهنّمقرآن«و کسانی که زر و سیم را گنج می کنند و آن را در راه خدا هزینه نمی کنند ، ایشان را از عذابی دردناک ، خبر ده. روزی که آن گنجینه ها را در آتش جهنّم بگُدازند ، پیشانی و پهلو و پشت آنان را با آنها داغ می کنند و می گویند: «این است آنچه برای خود اندوختید . پس آنچه را که می اندوختید ، بچشید» ».

.


ص: 426

«أَلْقِیَا فِی جَهَنَّمَ کُلَّ کَفَّارٍ عَنِیدٍ * مَّنَّاعٍ لِّلْخَیْرِ مُعْتَدٍ مُّرِیبٍ» . (1)

«وَلَا یَحْسَبَنَّ الَّذِینَ یَبْخَلُونَ بِمَا ءَاتَاهُمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ هُوَ خَیْرًا لَّهُم بَلْ هُوَ شَرٌّ لَّهُمْ سَیُطَوَّقُونَ مَا بَخِلُواْ بِهِ یَوْمَ الْقِیَامَهِ» . (2)

«کَلَّا إِنَّهَا لَظَی * نَزَّاعَهً لِّلشَّوَی * تَدْعُواْ مَنْ أَدْبَرَ وَ تَوَلَّی * وَ جَمَعَ فَأَوْعَی» . (3)

«خُذُوهُ فَغُلُّوهُ * ثُمَّ الْجَحِیمَ صَلُّوهُ * ثُمَّ فِی سِلْسِلَهٍ ذَرْعُهَا سَبْعُونَ ذِرَاعًا فَاسْلُکُوهُ * إِنَّهُ کَانَ لَا یُؤْمِنُ بِاللَّهِ الْعَظِیمِ * وَ لَا یَحُضُّ عَلَی طَعَامِ الْمِسْکِینِ * فَلَیْسَ لَهُ الْیَوْمَ هَاهُنَا حَمِیمٌ * وَلَا طَعَامٌ إِلَّا مِنْ غِسْلِینٍ» . (4)

الحدیثرسول اللّه صلی الله علیه و آله :إذَا ابتَغَیتُمُ المَعروفَ فَابتَغوهُ فی حِسانِ الوُجوهِ ، فَوَاللّهِ لا یَلِجَ النّارَ إلّا بَخیلٌ ، ولا یَلِجُ الجَنَّهَ شَحیحٌ ، إنَّ السَّخاءَ شَجَرَهٌ فِی الجَنَّهِ تُسَمَّی السَّخاءَ ، وإنَّ الشُّحَّ شَجَرَهٌ فِی النّارِ تُسَمَّی الشُّحَّ (5) .

عنه صلی الله علیه و آله :سِتَّهٌ یَدخُلونَ النّارَ بِلا حِسابٍ : الاُمَراءُ بِالجَورِ ، وَالعَرَبُ بِالعَصَبِیَّهِ ، وَالدَّهاقینُ (6) بِالکِبرِ ، وَالتُّجّارُ بِالکَذِبِ ، وَالفُقَراءُ بِالحَسَدِ ، وَالأَغنِیاءُ بِالبُخلِ . (7)

عنه صلی الله علیه و آله :إنَّ اللّهَ خَلَقَ الجَنَّهَ ثَوابا لِأَولِیائِهِ ، فَحَفَّها (8) بِالجودِ وَالکَرَمِ ، وخَلَقَ النّارَ عِقابا لِأَعدائِهِ ، فَحَفَّها بِاللُّؤمِ وَالبُخلِ . (9)

.

1- .ق : 24 و 25 .
2- .آل عمران : 180 .
3- .المعارج : 15 18 .
4- .الحاقه : 30 36 .
5- .شعب الإیمان : ج 7 ص 435 ح 10876 عن عبد اللّه بن جراد .
6- .الدّهقانُ : معرّب یطلق علی رئیس القریه وعلی التاجر وعلی من له مال وعقار (المصباح المنیر : ص 201 «دهقن») .
7- .الفردوس : ج 2 ص 329 ح 3491 عن أبی هریره ، کنز العمّال : ج 16 ص 87 ح 44030 .
8- .حفّوا حوله یحفّون حفّا ، أی أطافوا به واستداروا ، وحفّه بالشیء ، یحفّه ، کما یحفّ الهودج بالثیاب (الصحاح : ج 4 ص 1345 «حفف») .
9- .مستدرک الوسائل : ج 15 ص 259 ح 18177 نقلاً عن کتاب الأخلاق لأبی القاسم الکوفی .

ص: 427

«[به آن دو فرشته ، خطاب می شود:] هر کافر سرسختی را در جهنّم ، فرو افکنید ؛ هر باز دارنده از خیری را، هر متجاوزِ شکّاکی را».

«و کسانی که به آنچه خدا از فضل خود به آنان عطا کرده، بخل می ورزند ، هرگز تصوّر نکنند که آن بخل برای آنان خوب است؛ بلکه برایشان بد است. به زودی ، آنچه که بدان بخل ورزیده اند ، روز قیامت ، طوقِ گردنشان می شود».

«نه چنین است. [ آتش ، ] زبانه می کِشد. پوست سر و اندام را برکَنَنده است. هر که را پشت کرده و روی برتافته و گِرد آورده و انباشته [و حسابش را نگه داشته] ، فرا می خوانَد».

«او را بگیرید و در غُل بکشید. آن گاه ، میان آتشش بیاندازید. سپس در زنجیری که درازیِ آن هفتاد گز است ، به بند بکشید ؛ چرا که او به خدای بزرگ ، ایمان نیاورد و به اِطعام مسکین ، تشویق نمی کرد. پس امروز ، او را در این جا حمایتگری نیست و خوراکی جز چرکابه ندارد».

حدیثپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :اگر جویای نیکی هستید ، آن را نزد نکورویان بجویید؛ (1) زیرا به خدا سوگند که جز بخیل ، کسی به آتش [ دوزخ ] ، وارد نمی شود و هیچ تنگ نظری به بهشت ، وارد نمی شود. سخاوت ، درختی است در بهشت که به آن ، «سخاوت» می گویند؛ و تنگ نظری ، درختی است در جهنّم که به آن ، «شُح (تنگ نظری)» می گویند.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :شش گروه اند که بدون حسابرسی به آتش [ دوزخ ] ، وارد می شوند : فرمان روایان ، به سبب ستمگری ؛ عرب ، به سبب عصبیّت [ قبیله ای] ؛ دهقانان ( اربابان و ملّاکین) به سبب تکبّر؛ بازرگانان ، به سبب دروغگویی؛ تهی دستان ، به سبب حسادت؛ و توانگران ، به سبب بخل .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :خداوند ، بهشت را پاداشی برای دوستانش آفرید و آن را با بخشندگی و کَرَم ، در میان گرفت، و آتش را کیفری برای دشمنانش آفرید و آن را با پستی و بخل ، احاطه کرد.

.

1- .. در تاج العروس آمده است: مراد از نکورویان ، کسانی هستند که در میان مردم ، وجهه و جایگاهی دارند. به عبارت دیگر، منظور افراد معتبر هستند .

ص: 428

عنه صلی الله علیه و آله :ما مِن ذی کَنزٍ لا یُؤَدّی حَقَّهُ ، إلّا جیءَ بِهِ یَومَ القِیامَهِ یُکوی بِهِ جَبینُهُ وجَبهَتُهُ ، وقیلَ لَهُ : هذا کَنزُکَ الَّذی بَخِلتَ بِهِ . (1)

عنه صلی الله علیه و آله :ما مِن رَجُلٍ لَهُ مالٌ لا یُؤَدّی حَقَّ مالِهِ ، إلّا جُعِلَ لَهُ طَوقا فی عُنُقِهِ شُجاعٌ (2) أقرَعُ وهُوَ یَفِرُّ مِنهُ وهُوَ یَتبَعُهُ ، ثُمَّ قَرَأَ مِصداقَهُ مِن کِتابِ اللّهِ عَزَّ وجَلَّ : «وَلَا یَحْسَبَنَّ الَّذِینَ یَبْخَلُونَ بِمَا ءَاتَاهُمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ هُوَ خَیْرًا لَّهُم بَلْ هُوَ شَرٌّ لَّهُمْ سَیُطَوَّقُونَ مَا بَخِلُواْ بِهِ یَوْمَ الْقِیَامَهِ» الآیَهَ (3) . (4)

عنه صلی الله علیه و آله :ما مِن ذی رَحِمٍ یَأتی رَحِمَهُ فَیَسأَ لُهُ فَضلاً أعطاهُ اللّهُ إیّاهُ فَیَبخَلُ عَلَیهِ ، إلّا اُخرِجَ لَهُ یَومَ القِیامَهِ مِن جَهَنَّمَ حَیَّهٌ یُقالُ لَها : شُجاعٌ یَتَلَمَّظُ (5) فَیُطَوَّقُ بِهِ . (6)

عنه صلی الله علیه و آله :لا یَأتی رَجُلٌ مَولاهُ یَسأَ لُهُ مِن فَضلٍ عِندَهُ فَیَمنَعُهُ إیّاهُ ، إلّا دُعِیَ لَهُ یَومَ القِیامَهِ شُجاعٌ أقرَعُ ، یَتَلَمَّظُ فَضلَهُ الَّذی مَنَعَ . (7)

الإمام علیّ علیه السلام :وَقودُ النّارِ یَومَ القِیامَهِ کُلُّ غَنِیٍّ بَخِلَ بِمالِهِ عَلَی الفُقَراءِ ، وکُلُّ عالِمٍ باعَ الدّینَ بِالدُّنیا . (8)

.

1- .الدرّ المنثور : ج 4 ص 181 نقلاً عن ابن مردویه عن جابر .
2- .الشُّجاع : ضربٌ من الحیّات (الصحاح : ج 3 ص 1235 «شجع») .
3- .آل عمران : 180 .
4- .سنن النسائی : ج 5 ص 11 ، تفسیر القرطبی : ج 4 ص 291 نحوه وکلاهما عن عبد اللّه بن مسعود ، کنز العمّال : ج 6 ص 303 ح 15798 ؛ مجمع البیان : ج 2 ص 896 نحوه .
5- .یتلمّظ : أی یدیر لسانه فی فیه ویحرّکه (النهایه : ج 4 ص 271 «لمظ») .
6- .المعجم الکبیر : ج 2 ص 322 ح 2343 ، المعجم الأوسط : ج 5 ص 372 ح 5593 کلاهما عن جریر بن عبد اللّه ، تفسیر الطبری : ج 3 الجزء 4 ص 191 ، تفسیر ابن کثیر : ج 2 ص 152 ، تفسیر القرطبی : ج 4 ص 291 ، کنز العمّال : ج 3 ص 370 ح 6992 ؛ مجمع البیان : ج 2 ص 897 .
7- .سنن النسائی : ج 5 ص 82 ، مسند ابن حنبل : ج 7 ص 237 ح 20052 و ص 242 ح 20067 ، السنن الکبری : ج 4 ص 300 ح 7764 ، المعجم الکبیر : ج 19 ص 410 ح 980 ، شعب الإیمان : ج 3 ص 225 ح 3390 کلّها عن بهز بن حکیم عن أبیه عن جدّه ، کنز العمّال : ج 9 ص 78 ح 25050 .
8- .غرر الحکم : ج 6 ص 240 ح 10126 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 503 ح 9227 .

ص: 429

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هیچ صاحب اندوخته ای نیست که حقّ آن را نپردازد ، مگر آن که روز قیامت ، او را می آورند و با آنچه اندوخته است ، پیشانی و صورتش را داغ می کنند و به او گفته می شود: «این ، همان اندوخته ای است که از بخشیدن آن ، بخل می ورزیدی» .

سنن النسائی به نقل از عبد اللّه بن مسعود :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود : «هیچ مردی نیست که مالی داشته باشد و حقّ مال خود را نپردازد ، مگر این که آن مال به صورت ماری گرزه بر گردنش حلقه بزند و او از آن مار بگریزد و مار ، دنبالش کند» . ایشان ، سپس در تأیید سخن خویش ، این آیه از کتاب خداوند عز و جل را قرائت کرد: «و کسانی که به آنچه خدا از فضل خود به آنان عطا کرده، بخل می ورزند ، هرگز تصوّر نکنند که آن بخل برای آنان خوب است ؛ بلکه برایشان بد است. به زودی ، آنچه که بدان بخل می ورزیده اند ، روز قیامت ، طوقِ گردنشان می شود» .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هیچ خویشاوندی نیست که نزد خویشاوند خود برود و از نعمتی که خدا به او داده است ، چیزی بخواهد و او از وی ، دریغ بدارد ، مگر این که در روز قیامت ، ماری به نام شُجاع (افعی) ، از جهنّم بیرون آورده می شود که زبانش را دور دهانش می چرخاند (1) و بر گردن او حلقه می زند.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر گاه مردی نزد سَروَر خود برود و از نعمتی که دارد ، چیزی را تقاضا کند و او به وی ندهد، روز قیامت ، ماری گرزه را برایش می خوانند تا آن نعمتی را که دریغ ورزیده است ، ببلعد.

امام علی علیه السلام :هیزم آتش جهنّم در روز قیامت ، هر توانگری است که مال خود را از تهی دستان ، دریغ ورزیده، و هر عالِمی که دین [ خود ] را به دنیا فروخته است.

.

1- .. یعنی چنان که گویی آماده بلعیدن او می شود .

ص: 430

الإمام الصادق علیه السلام :ما مِن عَبدٍ یَمنَعُ دِرهَما فی حَقِّهِ إلّا أنفَقَ اثنَینِ فی غَیرِ حَقِّهِ ، وما رَجُلٌ یَمنَعُ حَقّا مِن مالِهِ إلّا طَوَّقَهُ اللّهُ عَزَّ وجَلَّ بِهِ حَیَّهً مِن نارٍ یَومَ القِیامَهِ . (1)

عنه علیه السلام فی ذَیلِ قَولِهِ تَعالی : «وَلَا یَحْسَبَنَّ الَّذِینَ یَبْخَلُونَ بِمَا ءَاتَاهُمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ هُوَ خَیْرًا لَّهُم بَلْ هُوَ شَرٌّ لَّهُمْ» :مَن بَخِلَ ولَم یُنفِق مالَهُ فی طاعَهِ اللّهِ ، صارَ ذلِکَ یَومَ القِیامَهِ طَوقا مِن نارٍ فی عُنُقِهِ ، وهُوَ قَولُهُ : «سَیُطَوَّقُونَ مَا بَخِلُواْ بِهِ یَوْمَ الْقِیَامَهِ» . (2)

راجع : ص 364 (البخل و الشحّ / الفصل الثالث : مبادئالبخل / الجهل) . وص 336 ح 67 و 68 و ص 338 ح 69 .

4 / 6أنواعُ الشُّرورِرسول اللّه صلی الله علیه و آله :ایّاکُم وَالشُّحَّ فَإِنَّما هَلَکَ مَن کانَ قَبلَکُم بِالشُّحِّ : أمَرَهُم بِالبُخلِ فَبَخِلوا ، وأمَرَهُم بِالقَطیعَهِ فَقَطَعوا ، وأمَرَهُم بِالفُجورِ فَفَجَروا . (3)

عنه صلی الله علیه و آله :إیّاکُم وَالشُّحَّ فَإِنَّما هَلَکَ مَن کانَ قَبلَکُم بِالشُّحِّ : أمَرَهُم بِالکَذِبِ فَکَذَبوا ، وأمَرَهُم بِالظُّلمِ فَظَلَموا ، وأمَرَهُم بِالقَطیعَهِ فَقَطَعوا . (4)

.

1- .الکافی : ج 3 ص 504 ح 7 و ص 546 ح 2 ، تهذیب الأحکام : ج 4 ص 102 ح 290 و ص 112 ح 328 ، کتاب من لا یحضره الفقیه : ج 2 ص 11 ح 1588 کلّها عن عبید بن زراره ، المقنعه : ص 268 عن ابن مسکان ، وسائل الشیعه : ج 6 ص 25 ح 1 .
2- .تفسیر القمّی : ج 1 ص 127 عن أبی بصیر .
3- .سنن أبی داود : ج 2 ص 133 ح 1698 ، مسند ابن حنبل : ج 2 ص 622 ح 6806 نحوه ، المستدرک علی الصحیحین : ج 1 ص 56 ح 26 ، السنن الکبری : ج 4 ص 314 ح 7818 کلّها عن عبد اللّه بن عمرو ، کنزالعمّال : ج 3 ص 447 ح 7377 .
4- .الخصال : ص 176 ح 234 عن عبد اللّه بن عمرو ، بحارالأنوار : ج 73 ص 303 ح 15 ؛ البخلاء : ص 26 عن عبد اللّه بن عمر .

ص: 431



4 / 6 انواع بدی ها
امام صادق علیه السلام :هیچ بنده ای نیست که حقّ درهمی را نپردازد ، مگر این که دو درهم ، به ناحق ، هزینه کند ؛ و هیچ مردی نیست که حقّ مال خود را نپردازد ، مگر این که در روز قیامت ، خداوند عز و جل آن را به صورت ماری از آتش بر گردن او حلقه می کند.

امام صادق علیه السلام در باره آیه شریف : «و کسانی که به آنچه خداوند از فضل خویش به آنان عطا کرده ، بخل می ورزند ، هرگز تصوّر نکنند که آن بخل ، برای آنان خوب است ؛ بلکه برایشان بد است» :هر کس بخل بورزد و مال خویش را در راه طاعت خدا انفاق نکند، روز قیامت ، آن مال ، طوق آتشینی در گردن او می شود ؛ و این است [معنای] سخن خداوند که: «به زودی ، آنچه بدان بخل ورزیده اند ، روز قیامت ، طوقِ گردنشان می شود» .

ر . ک : ص 365 (بخل و تنگ نظری / فصل سوم / ریشه های بخل / نادانی) . و ص 337 ح 67 و 68 و ص 339 ح 69 .

4 / 6انواع بدی هاپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :از تنگ نظری بپرهیزید؛ زیرا پیشینیان شما، در حقیقت، به سبب همین تنگ نظری ، نابود شدند: [تنگ نظری] آنان را به بخل ، وا داشت ، و بخل ورزیدند؛ و آنان را به بُریدن از خویشاوندان ، وا داشت ، و پیوند را بُریدند؛ و آنان را به گناه (/ دروغ) وا داشت ، و مرتکبِ آن شدند.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :از تنگ نظری بپرهیزید؛ زیرا پیشینیان شما، در حقیقت، به سبب همین تنگ نظری ، نابود شدند: آنان را به دروغ گفتن ، وا داشت ، و دروغ گفتند ؛ به ظلم و حق کُشی وا داشت ، و آنها ظلم و حق کُشی کردند ؛ و به بُریدن از خویشان ، وا داشت ، و آنان بُریدند.

.


ص: 432

عنه صلی الله علیه و آله :اِتَّقُوا الشُّحَّ ، فَإِنَّ الشُّحَّ أهلَکَ مَن کانَ قَبلَکُم ، حَمَلَهُم عَلی أن سَفَکوا دِماءَهُم ، وَاستَحَلّوا مَحارِمَهُم . (1)

عنه صلی الله علیه و آله :إیّاکُم وَالشُّحَّ ، فَإِنَّهُ دَعَا الَّذینَ مَن قَبلَکُم حَتّی سَفِکوا دِماءَهُم ، ودَعاهُم حَتّی قَطَعوا أرحامَهُم ، ودَعاهُم حَتَّی انتَهَکوا وَاستَحَلّوا مَحارِمَهُم . (2)

عنه صلی الله علیه و آله :أنَا زَعیمٌ لِثَلاثَهٍ بِثَلاثَهٍ : لِلمُکِبِّ عَلَی الدُّنیا ، وَالحَریصِ عَلَیها ، وَالشَّحیحِ بِها ، بِفَقرٍ لا غِنی بَعدَهُ ، وشُغُلٍ لا فَراغَ مِنهُ ، وهَمٍّ لا فَرَحَ مَعَهُ . (3)

الإمام علیّ علیه السلام :لا بِرَّ مَعَ الشُّحِّ . (4)

عنه علیه السلام :مَن لَزِمَ الشُّحَّ عَدِمَ النَّصیحَ . (5)

عنه علیه السلام :لا مُرُوَّهَ مَعَ شُحٍّ . (6)

عنه علیه السلام فِی الحِکَمِ المَنسوبَهِ إلَیهِ :إیّاکُم وَالشُّحَّ ، فَإِنَّهُ أهلَکَ مَن کانَ قَبلَکُم ، هُوَ الَّذی سَفَکَ دِماءَ الرِّجالِ ، وهُوَ الَّذی قَطَعَ أرحامَها ، فَاجتَنِبوهُ . (7)

.

1- .صحیح مسلم : ج 4 ص 1996 ح 56 ، مسند ابن حنبل : ج 5 ص 69 ح 14468 ، السنن الکبری : ج 10 ص 227 ح 20450 کلّها عن جابر بن عبد اللّه ، کنزالعمّال : ج 3 ص 505 ح 7636 ؛ نثر الدرّ : ج 1 ص 255 ، تنبیه الخواطر : ج 1 ص 56 عن جابر بن عبد اللّه .
2- .الخصال : ص 176 ح 235 عن أبی هریره ، بحارالأنوار : ج 73 ص 303 ح 16 ؛ مسند ابن حنبل : ج 3 ص 424 ح 9574 ، المستدرک علی الصحیحین : ج 1 ص 57 ح 28 کلاهما عن أبی هریره نحوه ، کنزالعمّال : ج 16 ص 53 ح 43901 .
3- .تنبیه الغافلین : ص 223 ح 281 .
4- .مئه کلمه للجاحظ : ص 31 ح 15 ، المناقب للخوارزمی : ص 375 ح 395 .
5- .غرر الحکم : ج 5 ص 228 ح 8105 .
6- .غرر الحکم : ج 6 ص 360 ح 10521 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 531 ح 9652 .
7- .شرح نهج البلاغه لابن أبی الحدید : ج 20 ص 258 ح 17 .

ص: 433

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :از تنگ نظری بترسید؛ زیرا همین تنگ نظری ، پیشینیانِ شما را به نابودی کشاند: آنان را وا داشت که خون یکدیگر را بریزند و حرام ها را حلال بشمارند.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :از تنگ نظری بپرهیزید؛ زیرا همین تنگ نظری ، مردمانی را که پیش از شما بودند ، وا داشت تا خون یکدیگر را بریزند، و وادارشان کرد تا از خویشاوندان خود ببُرند، و وادارشان کرد که حرام ها را زیر پا بگذارند و آنها را حلال بشمارند.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :من برای سه کس ، سه چیز را ضمانت می کنم : برای پردازنده به دنیا، حریص بر آن و بخیل به آن [ضمانت می کنم] فقری را که هرگز بی نیازی در پی ندارد، و گرفتاری ای را که هرگز از آن ، آسودگی نباشد، و اندوهی را که هرگز با آن ، شادمانی نباشد .

امام علی علیه السلام :نیکی کردن ، با تنگ نظری ، جمع نمی شود.

امام علی علیه السلام :هر که با تنگ نظری همراه شود، دوست خیرخواه را از دست دهد .

امام علی علیه السلام :با وجود تنگ نظری ، از جوان مردی خبری نیست.

امام علی علیه السلام در حکمت های منسوب به ایشان :از تنگ نظری بپرهیزید؛ زیرا پیشینیانِ شما را همین به نابودی کشانْد ، و همین [ تنگ نظری ]بود که خون مردان را ریخت، و همین بود که پیوندهای خویشاوندی را بُرید. پس ، از آن دوری کنید .

.


ص: 434

الفصل الخامس : موانع البخل5 / 1الإِیمانُالکتاب«وَ الَّذِینَ تَبَوَّءُو الدَّارَ وَ الْاءِیمَانَ مِن قَبْلِهِمْ یُحِبُّونَ مَنْ هَاجَرَ إِلَیْهِمْ وَ لَا یَجِدُونَ فِی صُدُورِهِمْ حَاجَهً مِّمَّا أُوتُواْ وَ یُؤْثِرُونَ عَلَی أَنفُسِهِمْ وَلَوْ کَانَ بِهِمْ خَصَاصَهٌ وَ مَن یُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُوْلَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ» (1) .

الحدیثالإمام الصادق علیه السلام :إنَّ مِمّا خَصَّ اللّهُ عَزَّ وجَلَّ بِهِ المُؤمِنَ أن یُعَرِّفَهُ بِرَّ إخوانِهِ وإن قَلَّ ، ولَیسَ البِرُّ بِالکَثرَهِ وذلِکَ أنَّ اللّهَ عَزَّ وجَلَّ یَقولُ فی کِتابِهِ : «وَ یُؤْثِرُونَ عَلَی أَنفُسِهِمْ وَلَوْ کَانَ بِهِمْ خَصَاصَهٌ» ثُمَّ قالَ : «وَ مَن یُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُوْلَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ » ، ومَن عَرَّفَهُ اللّهُ عَزَّ وجَلَّ بِذلِکَ أحَبَّهُ اللّهُ ، ومَن أحَبَّهُ اللّهُ تَبارَکَ وتَعالی وَفّاهُ أجرَهُ یَومَ القِیامَهِ بِغَیرِ حِسابٍ . (2)

.

1- .الحشر : 9 .
2- .الکافی : ج 2 ص 206 ح 6 ، مصادقه الإخوان : ص 172 ح 2 کلاهما عن جمیل بن درّاج ، بحار الأنوار : ج 74 ص 299 ح 35 .

ص: 435



فصل پنجم : عوامل باز دارنده از بخل

5 / 1 ایمان
فصل پنجم : عوامل باز دارنده از بخل5 / 1ایمانقرآن«و کسانی که قبل از ایشان (مهاجران) در آن (مدینه) جای گرفته و ایمان آورده اند، هر کس را که به سوی آنان مهاجرت کرده ، دوست دارند و نسبت به آنچه به ایشان داده شده است ، در دل هایشان حسدی نمی یابند، و هر چند در خودشان احتیاجی [مبرم] باشد، آنها را بر خودشان مقدّم می دارند، و هر کس از خسّت نفس خود مصون بمانَد ، ایشان رستگاران اند ».

حدیثامام صادق علیه السلام :از جمله چیزهایی که خداوند عز و جل به مؤمن ارزانی داشته ، این است که نیکی کردن به برادرانش را به او شناسانده است ، اگر چه اندک باشد، و نیکی کردن ، به کمّیتِ بسیار نیست؛ چرا که خداوند عز و جل در کتاب خود می فرماید: «و آنها را بر خود مقدّم می دارند ، هر چند در خودشان احتیاجی [مبرم ]باشد» . سپس می فرماید: «و هر کس از تنگ نظریِ نفس خود مصون بمانَد ، ایشان رستگاران اند» ، و هر کس که خداوند عز و جل به او این نکته را بشناسانَد ، خداوند او را دوست می دارد و کسی که خداوند تبارک و تعالی دوستش بدارد ، مزد او را در روز قیامت، بدون حساب و کامل ، عطا می کند.

.


ص: 436

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :إنَّ مِن أخلاقِ المُؤمِنِ قُوَّهً فی دینٍ ... ولا یَغلِبُهُ الشُّحُّ عَن مَعروفٍ یُریدُهُ . (1)

عنه صلی الله علیه و آله :لا یَجتَمِعُ الشُّحُّ وَالإِیمانُ فی قَلبِ عَبدٍ أبَدا . (2)

عنه صلی الله علیه و آله :لا یَجتَمِعُ الشُّحُّ وَالإِیمانُ فی جَوفِ رَجُلٍ مُسلِمٍ . (3)

عنه صلی الله علیه و آله :خَصلَتانِ لا تَجتَمِعانِ فی مُؤمِنٍ : البُخلُ وسوءُ الخُلُقِ . (4)

عنه صلی الله علیه و آله :خَلَّتانِ لا تَجتَمِعانِ فی مُؤمِنٍ : البُخلُ وسوءُ الظَّنِّ بِالرِّزقِ . (5)

عنه صلی الله علیه و آله :لا یُجمَعُ الإِیمانُ وَالبُخلُ فی قَلبِ رَجُلٍ مُؤمِنٍ أبَدا . (6)

عنه صلی الله علیه و آله :لا یَنبَغی لِلمُؤمِنِ أن یَکونَ بَخیلاً ولا جَبانا . (7)

.

1- .نوادر الاُصول : ج 2 ص 262 عن جندب بن عبد اللّه ، کنزالعمّال : ج 1 ص 140 ح 669 .
2- .سنن النسائی : ج 6 ص 13 ، مسند ابن حنبل : ج 3 ص 66 ح 7485 ، الأدب المفرد : ص 92 ح 281 ، التاریخ الکبیر : ج 4 ص 307 الرقم 2928 ، البخلاء : ص 45 کلّها عن أبی هریره ، کنزالعمّال : ج 3 ص 453 ح 7411 ؛ الخصال : ص 74 ح 118 عن أبی هریره ، بحارالأنوار : ج 73 ص 302 ح 10 .
3- .مسند ابن حنبل : ج 3 ص 445 ح 9699 ، المصنّف لابن أبی شیبه : ج 4 ص 588 ح 178 کلاهما عن أبی هریره ، کنزالعمّال : ج 3 ص 453 ح 7414 ؛ مجمع البیان : ج 9 ص 393 .
4- .سنن الترمذی: ج4ص343ح1962، الأدب المفرد: ص93ح282، البخلاء: ص46 کلّها عن أبیسعید الخدری، کنزالعمّال: ج3 ص447 ح7379؛ تاریخ الیعقوبی: ج2 ص97، الخصال: ص75 ح117 عن أبی سعید الخدری، مشکاه الأنوار : ص 407 ح 1357 وفی الأخیرین «مسلم» بدل «مؤمن» ، بحار الأنوار : ج 73 ص 297 ح 5 .
5- .أعلام الدین : ص 294 ، نزهه الناظر : ص 48 ح 86 ولیس فیه «بالرزق» ، بحار الأنوار : ج 77 ص 172 ح 8 .
6- .الإصابه : ج 3 ص 100 الرقم 3307 عن عبد العزیز عن أبیه سعید ، کنز العمّال : ج 3 ص 453 ح 7412 نقلاً عن الکامل فی الضعفاء .
7- .البخلاء : ص 46 عن جابر عن الإمام الباقر علیه السلام ، کنز العمّال : ج 3 ص 453 ح 7415 .

ص: 437

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :از جمله خصلت های مؤمن ، این است که در دین خود ، قوی است... و بخل ورزیدن از احسانی که اراده کرده تا آن را انجام دهد ، بر او چیره نمی آید.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :تنگ نظری و ایمان ، هرگز در دل بنده با هم جمع نمی شوند.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :بخل و ایمان ، در درون مرد مسلمان ، با هم گِرد نمی آیند .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :دو خصلت ، در مؤمن جمع نمی شوند: بخل و اخلاق بد.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :دو خصوصیت ، در مؤمن جمع نمی شوند: بخل و بدگمانی به روزی.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :ایمان و بخل ، هرگز در دل مرد مؤمن ، با هم جمع نمی شوند.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :برای مؤمن ، شایسته نیست که بخیل و ترسو باشد.

.


ص: 438

عنه صلی الله علیه و آله :مَن أیقَنَ بِالخَلَفِ ، جادَ بِالعَطِیَّهِ . (1)

عنه صلی الله علیه و آله :مَن أیقَنَ بِالخَلَفِ ، سَخَت نَفسُهُ بِالنَّفَقَهِ . (2)

الإمام علیّ علیه السلام :ما عَقَدَ إیمانَهُ مَن بَخِلَ بِإِحسانِهِ . (3)

عنه علیه السلام فی صِفَهِ المُؤمِنِ :لا یَغلِبُهُ الهَوی ، ولا یَقهَرُهُ الشُّحُّ ، ولا یَطمَعُ فیما لَیسَ لَهُ (4) .

عنه علیه السلام فی صِفَهِ المُطیعینَ :ویَنفونَ عَن أنفُسِهِمُ الشُّحَّ وَالبُخلَ ، فَیُؤَدّونَ ما فُرِضَ عَلَیهِم مِنَ الزَّکاهِ ولا یَمنَعونَها . (5)

الإمام زین العابدین علیه السلام :إنّی لَأَستَحی مِن رَبّی أن أرَی الأَخَ مِن إخوانی فَأَسأَلَ اللّهَ لَهُ الجَنَّهَ وأبخَلَ عَلَیهِ بِالدّینارِ وَالدِّرهَمِ ، فَإِذا کانَ یَومُ القِیامَهِ قیلَ لی : لَو کانَتِ الجَنَّهُ لَکَ لَکُنتَ بِها أبخَلَ وأبخَلَ وأبخَلَ . (6)

.

1- .مسند الشهاب : ج 1 ص 233 ح 366 عن عبد اللّه بن الزبیر عن الإمام علیّ علیه السلام ، الفردوس : ج 3 ص 496 ح5538 عن أنس، تذکره الخواصّ : ص 133 عن الإمام علیّ علیه السلام ، کنز العمّال : ج 16 ص 118 ح 44124 ؛ کتاب من لا یحضره الفقیه : ج 4 ص 416 ح 5904 عن زراره عن الإمام الصادق علیه السلام ، نهج البلاغه : الحکمه 138 ، خصائص الأئمّه : ص 104 عن الإمام علیّ علیه السلام ، الخصال : ص 621 ح 10 عن أبی بصیر عن الإمام الصادق عن آبائه عن الإمام علیّ علیهم السلام ، تحف العقول : ص 403 عن الإمام الکاظم علیه السلام ، بحار الأنوار : ج 10 ص99.
2- .الکافی : ج 4 ص 43 ح 3 عن سماعه عن أبی الحسن علیه السلام ، کتاب من لا یحضره الفقیه : ج 2 ص 62 ح 1712 ، مکارم الأخلاق : ج 1 ص 291 ح 898 ، الخصال : ص 619 ح 10 عن أبی بصیر عن الإمام الصادق عن آبائه عن الإمام علیّ علیهم السلام بزیاده «جادو» قبل «سخت» ، تحف العقول : ص 109 بزیاده «أنفق و» قبل «سخت» ، بحار الأنوار : ج 10 ص 98 ح 1 .
3- .غرر الحکم : ج 6 ص 73 ح 9570 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 481 ح 8875 .
4- .تحف العقول : ص 162 ، الأمالی للصدوق : ص 669 ح 897 عن عبد الرحمن بن کثیر الهاشمی عن الإمام الصادق عن أبیه عنه علیهم السلام ، التمحیص : ص 73 ح 170 ، بحارالأنوار : ج 78 ص 27 ح 92 ؛ مطالب السؤول : ص 225 وفیه «ولا تملکه الشهوه» بدل «ولا یطمع فیما لیس له» .
5- .التفسیر المنسوب إلی الإمام العسکری علیه السلام : ص 554 ح 328 ، بحار الأنوار : ج 68 ص 163 ح 12 .
6- .مصادقه الإخوان : ص 169 ح 1 عن الإمام الرضا علیه السلام ، وسائل الشیعه : ج 16 ص 387 ح 21835 ؛ سیر أعلام النبلاء : ج 4 ص 394 الرقم 157 ، تهذیب الکمال : ج 20 ص 393 الرقم 4050 ، تاریخ دمشق : ج 41 ص 385 الرقم 4875 والثلاثه الأخیره عن الإمام الرضا عن أبیه عن جدّه عنه علیهم السلام .

ص: 439

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :کسی که به عوض [الهی] یقین دارد ، بخشش می کند.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :کسی که به عوض [الهی] یقین دارد ، سخاوتمندانه ، انفاق می کند.

امام علی علیه السلام :کسی که از احسان خویش دریغ ورزد ، ایمانش را استوار نساخته است.

امام علی علیه السلام در وصف مؤمن :هوس ، بر او چیره نمی آید، و تنگ نظری مقهورش نمی کند، و به آنچه مال او نیست ، طمع نمی بندد.

امام علی علیه السلام در وصف فرمان بُرداران :تنگ نظری و بُخل را از خود دور می گردانند و زکاتی را که بر آنان واجب گشته است ، می پردازند و از پرداخت آن ، خودداری نمی ورزند.

امام زین العابدین علیه السلام :من از پروردگارم شرم می کنم که برادری از برادرانم را ببینیم و از خداوند ، برایش بهشت را مسئلت کنم و آن گاه ، در دینار و درهم ، بر وی بخل بورزم؛ زیرا چون روز قیامت بر پا شود ، به من می گویند: «اگر بهشت ، از آنِ تو بود، بی گمان ، نسبت به آن بخیل تر و بخیل تر و بخیل تر بودی» .

.


ص: 440

الإمام الباقر علیه السلام :لا یُؤمِنُ رَجُلٌ فیهِ الشُّحُّ وَالحَسَدُ وَالجُبنُ ، ولا یَکونُ المُؤمِنُ جَبانا ولا شَحیحا ولا حَریصا (1) .

الإمام الصادق علیه السلام :إنَّ المُؤمِنَ لا یَکونُ سَجِیَّتُهُ الکَذِبَ وَالبُخلَ وَالفُجورَ ، ورُبَّما ألَمَّ مِن ذلِکَ شَیئا لا یَدومُ عَلَیهِ . (2)

عنه علیه السلام :إن کانَ الخَلَفُ مِنَ اللّهِ عَزَّ وجَلَّ حَقّا ، فَالبُخلُ لِماذا ؟! (3)

الإمام الرضا علیه السلام فِی الفِقهِ المَنسوبِ إلَیهِ :إیّاکُم وَالبُخلَ ، فَإِنَّهُ عاهَهٌ لا یَکونُ فی حُرٍّ ولامُؤمِنٍ ، إنَّهُ خِلافُ الإِیمانِ . (4)

5 / 2الإِنفاقُالکتاب«فَاتَّقُواْ اللَّهَ مَا اسْتَطَعْتُمْ وَ اسْمَعُواْ وَ أَطِیعُواْ وَ أَنفِقُواْ خَیْرًا لِّأَنفُسِکُمْ وَ مَن یُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُوْلَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ» (5) .

.

1- .صفات الشیعه : ص 116 ح 59 عن الحارثی ، الخصال : ص 83 ح 8 عن الحارثی عن الإمام الصادق عنه علیهماالسلام ، مشکاه الأنوار : ص 534 ح 1788 ، روضه الواعظین : ص 464 ، بحارالأنوار : ج 73 ص 161 ح 9 .
2- .الکافی : ج 2 ص 442 ح 6 عن ابن رئاب ، الخصال : ص 129 ح 134 عن الحلبیّ وفیه «بشیء من هذا» بدل «من ذلک» ، بحار الأنوار : ج 6 ص 20 ح 11 .
3- .کتاب من لا یحضره الفقیه : ج 4 ص 393 ح 5836 ، التوحید : ص 376 ح 21 ، الخصال : ص 450 ح 55 ، الأمالی للصدوق : ص 56 ح 12 ، مختصر بصائر الدرجات : ص 138 کلّها عن أبان بن عثمان الأحمر ، بحار الأنوار : ج 73 ص 300 ح 1 .
4- .فقه الرضا : ص 338 ، بحار الأنوار : ج 78 ص 346 ح 4 وراجع : دلائل الإمامه : ص 71 ح 9 .
5- .التغابن : 16 .

ص: 441



5 / 2 انفاق کردن
امام باقر علیه السلام :مؤمن نیست مردی که در او تنگ نظری و حسادت و کم دلی است. مؤمن، ترسو و تنگ نظر و حریص نخواهد بود .

امام صادق علیه السلام :مؤمن، خصلتش دروغگویی و بخل و زناکاری نیست. گاهی ممکن است به چیزی از اینها دست یازد ؛ امّا به آن ادامه نمی دهد.

امام صادق علیه السلام :اگر عوض دادن خداوند عز و جل راست است، پس دیگر بخل ورزیدن ، چرا؟!

امام رضا علیه السلام در فقه منسوب به ایشان :از بخل بپرهیزید که بخل ، آفت [ و بیماری ]است و در مرد آزاده و مؤمن ، یافت نمی شود. بخل ، با ایمان ، ناسازگار است.

5 / 2انفاق کردنقرآن«پس تا می توانید ، از خدا پروا بدارید و بشنوید و فرمان ببرید و مالی از خودتان را [در راه خدا ]انفاق کنید ؛ و کسانی که از خسّت نفس خویش مصون بمانند ، آنان ، رستگاران اند».

.


ص: 442

الحدیثرسول اللّه صلی الله علیه و آله :ثَلاثٌ مَن کُنَّ فیهِ فَقَد وُقِیَ الشُّحَّ : مَن أدَّی الزَّکاهَ ، وقَرَی الضَّیفَ ، وأعطی فِی النّائِبَهِ . (1)

عنه صلی الله علیه و آله :ثَلاثٌ مَن کُنَّ فیهِ فَقَد بَرِئَ مِنَ الشُّحِّ : مَن أدّی زَکاهَ مالِهِ طَیِّبَهً بِها نَفسُهُ ، وقَرَی الضَّیفَ ، وأعطی فِی النَّوائِبِ . (2)

عنه صلی الله علیه و آله :مَن أدَّی الزَّکاهَ ، وقَرَی الضَّیفَ ، وأدَّی الأَمانَهَ ، فَقَد وُقِیَ شُحَّ نَفسِهِ . (3)

الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلام :إنَّ رَجُلاً أتَی النَّبِیَّ صلی الله علیه و آله فَقالَ : یا رَسولَ اللّهِ بِأَبی أنتَ واُمّی ، إنّی اُحسِنُ الوُضوءَ ، واُقیمُ الصَّلاهَ واُؤتِی الزَّکاهَ فی وَقتِها ، وأقرِی الضَّیفَ طَیِّبَهً بِها نَفسی ، مُحتَسِبٌ بِذلِکَ أرجو ما عِندَ اللّهِ . فَقالَ : بَخٍ بَخٍ بَخٍ ما لِجَهَنَّمَ عَلَیکَ سَبیلٌ ، إنَّ اللّهَ قَد بَرَّأَکَ مِنَ الشُّحِّ إن کُنتَ کَذلِکَ . (4)

الإمام علیّ علیه السلام :مَن أدّی زَکاهَ مالِهِ ، فَقَد وُقِیَ شُحَّ نَفسِهِ . (5)

عنه علیه السلام :عَلَیکَ بِالصَّدَقَهِ ، تَنجُ مِن دَناءَهِ الشُّحِّ . (6)

.

1- .اُسد الغابه : ج 2 ص 121 الرقم 1360 ، کنزالعمّال : ج 3 ص 449 ح 7393 نقلاً عن المعجم الکبیر ومسند أبی یعلی وکلاهما عن خالد بن یزید بن جاریه .
2- .المعجم الصغیر : ج 1 ص 49 ، الفردوس : ج 2 ص 84 ح 2456 کلاهما عن جابر ، کنزالعمّال : ج 3 ص 452 ح 7408 .
3- .تنبیه الغافلین : ص 311 ح 446 .
4- .قرب الإسناد : ص 75 ح 241 عن مسعده بن صدقه ، بحارالأنوار : ج 75 ص 459 ح 5 .
5- .کنزالعمّال : ج 2 ص 523 ح 4656 نقلاً عن ابن المنذر ؛ مجمع البیان : ج 10 ص 453 عن الإمام الصادق علیه السلام ، عیون الحکم والمواعظ : ص 447 ح 7878 .
6- .غرر الحکم : ج 4 ص 298 ح 6147 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 333 ح 5683 .

ص: 443

حدیثپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :سه خصلت است که در هر کس وجود داشته باشد ، از تنگ نظری ، مصون مانده است : کسی که زکات بپردازد، میهمان نوازی کند، و در هنگام سختی ها ، بخشش نماید .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :سه خصلت است که در هر کس وجود داشته باشد ، از تنگ نظری ، مبرّاست: کسی که زکات مال خود را با رضایتِ خاطر بپردازد، میهمان نوازی کند، و در سختی ها بخشش نماید.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :کسی که زکات بدهد، میهمان نوازی کند و امانت را برگردانَد ، از خسّت نفس خویش ، مصون مانده است.

امام صادق علیه السلام به نقل از پدرانش علیهم السلام :مردی نزد پیامبر علیه السلام آمد و گفت : ای پیامبر خدا، پدر و مادرم فدایت باد ! من ، نیکْ وضو می سازم و به موقع ، نماز می خوانم و زکات می دهم و با طیبِ خاطر از میهمان ، پذیرایی می کنم، و این کارها را به امید پاداش خداوند ، انجام می دهم. ایشان فرمود: «بَه بَه ! بَه بَه ! جهنّم ، به تو دسترسی ندارد ، اگر به راستی چنین باشی . خداوند ، تو را از تنگ نظری ، پاک گردانیده است» .

امام علی علیه السلام :کسی که زکات مال خود را بپردازد، از خسّت نفسش ، در امان مانده است.

امام علی علیه السلام :صدقه بده تا از پَستی تنگ نظری ، رهایی یابی.

.


ص: 444

5 / 3کَرامَهُ النَّفسِرسول اللّه صلی الله علیه و آله :إنَّ السَّیِّدَ لا یَکونُ بَخیلاً . (1)

عنه صلی الله علیه و آله :إیّاکَ وَالبُخلَ ، فَإِنُّه عاهَهٌ لا تَکونُ فی کَریمٍ . (2)

تاریخ الیعقوبی :قالَ [رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله ] لِبَنی سَلِمَهَ : مَن سَیِّدُکُمُ الیَومَ یا بَنی سَلِمَهَ ؟ قالوا : الجَدُّ بنُ قَیسٍ ، یا رَسولَ اللّهِ . قالَ : فَکَیفَ حالُهُ فیکُم ؟ قالوا : مِن رَجُلٍ نُبَخِّلُهُ . قالَ : وأیُّ داءٍ أدوَأُ مِنَ البُخلِ! لا سُؤدَدَ (3) لِبَخیلٍ ، بَل سَیِّدُکُمُ الأَبیَضُ الجَعدُ عمرُو بنُ الجَموحِ . أو قالَ ، قالَ : قَیسُ بنُ البَراءِ . (4)

راجع : ص 332 (البخل والشحّ / الفصل الثانی / ذمّ البخیل) .

5 / 4الاِستِعانَهُ بِاللّه عزّوجلِّرسول اللّه صلی الله علیه و آله :اللّهُمَّ إنّی أعوذُ بِکَ مِنَ البُخلِ . (5)

.

1- .البخلاء : ص 39 ، الأمثال لأبی الشیخ : ص 130 ح 89 کلاهما عن أنس ، کنز العمّال : ج 3 ص 449 ح 7392 .
2- .دلائل الإمامه : ص 71 ح 9 .
3- .السّؤددُ : السیاده والشرف (تاج العروس : ج 5 ص 32 «سود») .
4- .تاریخ الیعقوبی : ج 2 ص 97 ؛ البخلاء : ص 39 ، الأمثال لأبی الشیخ : ص 130 ح 89 کلاهما عن أنس نحوه .
5- .صحیح البخاری : ج 5 ص 2342 ح 6009 ، سنن النسائی : ج 8 ص 256 کلاهما عن سعد بن أبی وقّاص ، صحیح مسلم : ج 4 ص 2080 ح 52 ، سنن أبی داود : ج 4 ص 31 ح 3972 کلاهما عن أنس ، سنن الترمذی : ج 5 ص 562 ح 3567 عن مصعب بن سعد ، کنز العمّال : ج 2 ص 200 ح 3748 .

ص: 445



5 / 3 بزرگواری نفس
5 / 4 یاری خواستن از خدا
5 / 3بزرگواری نفسپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :سَرور (/ رئیس) ، بخیل نیست .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :از بخل بپرهیز ؛ زیرا بخل ، [ بیماری و ] آفتی است که در انسان بزرگوار ، یافت نمی شود.

تاریخ الیعقوبی:[پیامبر خدا صلی الله علیه و آله ] به بنی سَلَمه فرمود : «ای بنی سَلَمه! امروز سَرور شما ، چه کسی است؟» . گفتند : جدّ بن قیس، ای پیامبر خدا ! فرمود: «جایگاه او در میان شما ، چگونه است؟» . گفتند : او را به بخل ورزیدن می شناسیم. فرمود: «چه دردی بدتر از بخل ؟! برای بخیل ، سَروری نباشد. سَرور شما ، آن مرد سفیدپوستِ مجعّدمو، عمرو بن جَموح است» یا فرمود: «قیس بن بَراء است» .

ر . ک : ص 333 (بخل و تنگ نظری / فصل دوم / نکوهش بخل) .

5 / 4یاری خواستن از خداپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :بار خدایا ! از بخل ، به تو پناه می برم.

.


ص: 446

عنه صلی الله علیه و آله :اللّهُمَّ إنّی أعوذُ بِکَ مِنَ الهَمِّ وَالحَزَنِ ، وَالعَجزِ وَالکَسَلِ ، وَالبُخلِ . (1)

سنن أبی داود عن عمر بن الخطّاب :کانَ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله یَتَعَوَّذُ مِن خَمسٍ : مِنَ الجُبنِ ، وَالبُخلِ ، وسوءِ العُمُرِ ، وفِتنَهِ الصَّدرِ ، وعَذابِ القَبرِ . (2)

الإمام علیّ علیه السلام مِن دُعائِهِ فِی الیَومِ الثّانی وَالعِشرینَ مِن کُلِّ شَهرٍ :اللّهُمَّ وقِنی شُحَّ نَفسی ، وَاغفِر لی ولِوالِدَیَّ ولِمَن دَخَلَ بَیتی مُؤمِنا ولِلمُؤمِنینَ وَالمُؤمِناتِ یَومَ یَقومُ الحِسابُ . (3)

الإمام زین العابدین علیه السلام مِن دُعائِهِ فِی الیَومِ الثّامِنِ وَالعِشرینَ مِن شَهرِ رَمَضانَ :اللّهُمَّ عافِنی ، وَاعفُ عَنّی ، وسَدِّدنی ، وَاهدِنی ، وقِنی شُحَّ نَفسی ، وبارِک لی فِی ما رَزَقتَنی ، وأعِنّی عَلی ما کَلَّفتَنی ، وقِنی عَذابَ النّارِ . (4)

تفسیر القمّی عن الفضل بن أبی قرّه :رَأَیتُ أبا عَبدِ اللّهِ علیه السلام یَطوفُ مِن أوَّلِ اللَّیلِ إلَی الصَّباحِ ، وهُوَ یَقولُ : «اللّهُمَّ قِنی شُحَّ نَفسی» فَقُلتُ ، جُعِلتُ فِداکَ ، ما سَمِعتُکَ تَدعو بِغَیرِ هذَا الدُّعاءِ . فَقالَ : وأیُّ شَیءٍ أشَدُّ مِن شُحِّ النَّفسِ ؟ إنَّ اللّهَ یَقولُ : «وَ مَن یُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُوْلَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ» . (5)

.

1- .صحیح البخاری : ج 5 ص 2069 ح 5109 و ص 2340 ح 6002 ، سنن الترمذی : ج 5 ص 520 ح 3484 ، سنن النسائی : ج 8 ص 257 ، مسند ابن حنبل : ج 4 ص 440 ح 13303 ، المستدرک علی الصحیحین : ج 1 ص 712 ح 1944 نحوه وکلّها عن أنس ، کنز العمّال : ج 2 ص 214 ح 3821 ؛ الکافی : ج 2 ص 586 ح 24 عن أبی یعفور ، کتاب من لا یحضره الفقیه : ج 1 ص 335 ح 981 عن حفص بن البختری عن الإمام الصادق علیه السلام نحوه ، بحار الأنوار : ج 86 ص 187 ح 49 .
2- .سنن أبی داود : ج 2 ص 90 ح 1539 ، سنن النسائی : ج 8 ص 256 عن ابن مسعود ، سنن ابن ماجه : ج 2 ص 1263 ح 3844 ولیس فیه «من خمس» ، مسند ابن حنبل : ج 1 ص 58 ح 145 ، المستدرک علی الصحیحین : ج 1 ص 712 ح 1943 ، کنز العمّال : ج 2 ص 261 ح 3971 .
3- .الدروع الواقیه : ص 226 و 138 ، بحار الأنوار : ج 97 ص 271 ح 3 .
4- .الإقبال (الطبعه الحجریّه) : ص 232 .
5- .تفسیر القمّی : ج 2 ص 372 ، بحارالأنوار : ج 73 ص 301 ح 7 .

ص: 447

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :بار خدایا ! از غم و اندوه و ناتوانی و تنبلی و بخل ، به تو پناه می برم.

سنن أبی داوود به نقل از عمر بن خطّاب :پیامبر صلی الله علیه و آله ، از پنج چیز به خدا پناه می بُرد : از کم دلی، بخل، بدیِ عمر، وسوسه سینه، و عذاب قبر» .

امام علی علیه السلام از دعای ایشان در روز بیست و دوم هر ماه :بار خدایا ! مرا از [ بخل و ]خسّت نفسم ، محفوظ بدار و در آن روز که حسابرسی بر پا می شود ، مرا ، پدر و مادرم را ، و هر مؤمنی را که به خانه من در آمده، و همه مردان و زنان مؤمن را بیامرز.

امام زین العابدین علیه السلام از دعای ایشان در روز بیست و هشتم ماه رمضان :بار خدایا ! مرا عافیتْ عطا فرما، و از من در گذر، و مرا بر درستی بدار، و به راه راست ، هدایتم کن، و از خسّت نفسم ، مصون بدار، و به آنچه روزی ام کرده ای ، برکت ده، و در انجام دادن تکالیفم ، یاری ام کن، و از عذاب آتش [دوزخ] ، نگاهم دار .

تفسیر القمّی به نقل از فضل بن ابی قرّه :امام صادق علیه السلام را دیدم که از سرِ شب تا صبح ، طواف می کرد و می گفت: «بار خدایا ! مرا از خسّت نفسم ، مصون بدار» . گفتم : فدایت شوم ! نشنیدم که جز این ، دعای دیگری کنی ؟ فرمود: «از خسّت نفسْ بدتر چیست؟ ! خداوند می فرماید: «و کسانی که از خسّت نفس خویش ، مصون بمانند ، آنان ، رستگاران اند» » .

.


ص: 448

الفصل السادس : البخل الممدوح6 / 1البُخلُ بِالدّینِرسول اللّه صلی الله علیه و آله :شِرارُ النّاسِ الزّارِعونَ وَالتُّجارُ إلّا مَن شَحَّ مِنهُم عَلی دینِهِ . (1)

الإمام علیّ علیه السلام :مَن بَخِلَ بِدینِهِ جَلَّ . (2)

الإمام الحسن علیه السلام لَمّا سُئِلَ عَنِ المُروءَهِ :شُحُّ الرَّجُلِ عَلی دینِهِ ، وإصلاحُهُ مالَهُ ، وقِیامُهُ بِالحُقوقِ . (3)

الإمام الباقر علیه السلام :المُؤمِنُ أشَدُّ فی دینِهِ مِنَ الجِبالِ الرّاسِیَهِ ، وذلِکَ أنَّ الجَبَلَ قَد یُنحَتُ مِنهُ ، وَالمُؤمِنُ لا یَقدِرُ أحَدٌ عَلی أن یَنحِتَ مِن دینِهِ شَیئا ، وذلِکَ لِضَنِّهِ بِدینِهِ وشُحِّهِ عَلَیهِ . (4)

.

1- .جامع الأحادیث للقمی (الغایات) : ص 221 ، دعائم الإسلام : ج 2 ص 17 ح 16 نحوه ، بحار الأنوار : ج 103 ص 103 ح54 ؛ الفردوس : ج 2 ص 12 ح 2096 عن ابن عبّاس نحوه ، کنز العمّال : ج 11 ص 443 ح 32088 .
2- .غرر الحکم : ج 5 ص 190 ح 7922 .
3- .معانی الأخبار : ص 257 ح 2 ، بحارالأنوار : ج 78 ص 109 ح 16 .
4- .علل الشرائع : ج 2 ص 558 ، صفات الشیعه : ص 106 ح 42 کلاهما عن مسعده بن صدقه عن الإمام الصادق علیه السلام ، بحارالأنوار : ج 67 ص 299 ح 24 .

ص: 449

.